.اثربخشی آموزش صبر بر اضطراب، افسردگی و شادکامی
اشاره
دکتر فریده حسین ثابت «1»
چکیده:
هدف از تحقیق حاضر تعیین اثربخشی آموزش صبر بر کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش شادکامی است. روش نمونهگیری خوشهای تصادفی است. آزمودنیهای تحقیق 65 نفر از دانشآموزان دختر سال اول متوسطه منطقه 17 آموزش و پرورش شهر تهران میباشند که 22 نفر آنان مضطرب، 23 نفر افسرده و 20 نفر مضطرب- افسرده هستند که بطور تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل مضطرب، افسرده و مضطرب- افسرده قرار گرفتند و آموزش صبر بهعنوان مداخله در گروههای آزمایشی سهگانه فوق اجرا شد اما گروههای کنترل، مداخلهای دریافت نکردند.
روش تحقیق روش تجربی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است. ابزار اندازهگیری در این تحقیق شامل مقیاس سنجش صبر، تست اضطراب زونگ «2»، تست افسردگی بک «3» و تست شادکامی آکسفورد «4» است که پایایی آنها در این تحقیق به ترتیب 866/ 0، 78/ 0، 87/ 0 و 80/ 0 بود. نتایج حاصل از پژوهش در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری نشان میدهد که «آموزش صبر» منجر به کاهش اضطراب، افسردگی و افزایش شادکامی در هر سه گروه آزمایشی شده است.
______________________________
(1). دانش اموخته دوره دکترای روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی. Email: farideh - hosseinsabet I yahoo. com
(2).Zung Self rating Anxiety Scale (S .A .S .)
(3).Beck Depression Inventory (BDI) .
(4).The oxford happiness Inventory
ص: 95
بنابراین از «آموزش صبر» میتوان بهعنوان یک مداخله در جهت کاهش اضطراب و افسردگی و نیز افزایش سطح شادکامی در نوجوانان مضطرب، افسرده و مضطرب- افسرده استفاده نمود.
واژههای کلیدی:
صبر، اضطراب، افسردگی و شادکامی.
مقدمه:
انسان برای مقابله با حوادث و ناملایمات زندگی و در عین حال حفظ سلامت روانی خویش و توانایی ادامه حیات پرشور و نشاط نیازمند صبر است. بهطوریکه در هیچ شرایطی تسلیم موانع نشده، با درایت و تلاش گرهها را بگشاید. معمولترین پاسخ افراد به فشارهای روانی اضطراب و افسردگی است (اتکینسون و دیگران، 2000، ترجمه براهنی و دیگران، 1385). با آموزش صبر که عبارت است از آشنایی با معنای حقیقی صبر، اهمیت و ضرورت آن در زندگی و شیوههای کسب صبر در برابر موقعیتهای مختلف میتوان به نوجوانان کمک نمود تا نه تنها تسلیم مشکلات نشده بلکه در رفع آن بکوشند زیرا نوجوانان در مواجهه با استرسها و بحرانهای زندگی نیاز به یادگیری شیوه کنار آمدن با مشکلات را دارند تا بتوانند سلامت روان خود را حفظ کنند. صبر یکی از آموزههای مهم دینی و از راهبردهای مقابلهای مذهبی در برابر فشار روانی است. این مساله که رفتار های مذهبی و نگرش دینی در کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش شادکامی موثرند از سالها پیش توسط محققین زیادی مورد بررسی قرار گرفته است: هرتسگارد و لایت (1984)، پترسن و روی (1985)، حضور در کلیسا را عامل مهمی در کاهش اضطراب معرفی کردهاند. فینی و مالونی (1985)، دعا را عامل متوسطی در کاهش اضطراب نشان دادهاند.
ازهر و همکاران (1994) تاثیر روان درمانی مذهبی (رواندرمانی رفتاری شناختی که در آن عقاید و اعمال اسلامی اعمال شده بود) را در درمان اختلالات اضطرابی طی 6 ماه بعد از درمان نشان دادند. رضا علی و همکاران (1998) رواندرمانی مذهبی- فرهنگی اجتماعی را تا 6 ماه بعد از درمان در بیماران با اختلالات اضطرابی و افسردگی اساسی موثر معرفی
ص: 96
کردهاند. بهرامی مشعوف (1373)، تاثیر میزان عبادت بر اضطراب و نیکبخت نصرآبادی (1378)، تاثیر تلاوت قرآن را بر کاهش اضطراب نشان دادند. قهرمانی (1380) رابطه معکوس اضطراب و مقابله مذهبی و ارتباط روزهداری را با کاهش علائم اضطراب نشان داده است. دولتی و ضرغامی (1380) نیز همبستگی معکوس بین اضطراب و مقابله مذهبی را مطرح نمودهاند.
پیچر و ادواردز (1984)، پروپست و همکاران (1992)، ازهر و وارما (1995) و رضا علی و همکاران (1998)، تاثیر رواندرمانی مذهبی بر روی افراد مبتلا به افسردگی را در جهت کاهش افسردگی نشان دادهاند. کوئینگ و همکاران (1998)، ارتباط اثرات مذهبی بودن را با سرعت بهبودی از افسردگی دریافتند. برام و دیگران (2001)، ارتباط حضور در کلیسا را با کاهش افسردگی را نشان دادند. اسمیت و دیگران (2003)، در یک فراتحلیلی دریافت که مذهبی بودن بطور متوسط با سطوح کمتر نشانههای افسردگی ارتباط دارد.
یوسفی لویه و حسنپور (1376)، به رابطه بین قرائت قرآن و کاهش افسردگی دست یافتند. اسلامی و همکاران (1376)، البرزی و سامانی (1380)، کریم اللهی و آقا محمدی (1380) نیز رابطه بین نگرش مذهبی و افسردگی پایین را نشان دادند. ابراهیمی و همکاران (1380) به ارتباط صله رحم با کاهش افسردگی پی بردند.
اینگلهارت (1990) رابطه مثبت بین رفتن به کلیسا و احساس شادکامی را مطرح کرد. آرجیل (2000) در تحقیقی با افراد سالمند به ارتباط مثبت بین حضور در کلیسا و خشنودی و رضایت از زندگی دست یافت. فرانسیس و رابینز (2000)، دریافتند که بین نگرش دینی و شادکامی رابطه معنیدار مثبتی وجود دارد. موریرا- آلمیدا (2006)، در بیش از صد مطالعه رابطه بین اعمال دینی و شاخصهای سلامت روان در رضایت از زندگی، شادکامی و عاطفه مثبت را بررسی نمود که 79 مطالعه حد اقل یک رابطه معنیدار مثبت بین اعمال دینی و این متغیرها پیدا کردند. این رابطه مثبت در نمونههای مختلف از کشورهای مختلف که دارای تنوع نژادی و مذهبی میباشند وجود داشته است. فرانسیس و دیگران
ص: 97
(2003)، در مطالعه بر روی دانشجویان به این نتیجه رسیدند که بین شادکامی با نگرش مذهبی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بارون (2006)، نشان داد که بین جهت گیری درونی مذهبی با شادکامی و نیز قدرت عقاید دینی و مذهبی بودن نیز با شادکامی ارتباط مثبتی وجود دارد. آرین (1380)، نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین رضامندی و خشنودی که از مولفههای روان درستی (شادکامی) بهشمار میآیند با دینداری وجود دارد و میان دینداری و افسردگی نیز همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. یزدانی (1382)، نشان داد که بین نگرش دینی و شادکامی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش صبر بهعنوان یک آموزهی دینی بر کاهش میزان اضطراب و افسردگی و افزایش شادکامی نوجوانان دختر است. بنابراین فرضیههای آن تحقیق عبارتست از: 1- آموزش صبر موجب کاهش اضطراب در افراد مضطرب میگردد. 2- آموزش صبر موجب افزایش شادکامی در افراد مضطرب میشود. 3- آموزش صبر موجب کاهش افسردگی در افراد افسرده میشود 4- آموزش صبر موجب افزایش شادکامی در افراد افسرده میشود 5- آموزش صبر موجب کاهش اضطراب در افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب همزمان میشود.
6- آموزش صبر موجب کاهش افسردگی در افراد مبتلا به اضطراب و افسردگی همزمان میشود. 7- آموزش صبر موجب افزایش شادکامی در افراد مبتلا به اضطراب و افسردگی همزمان میشود.
روش بررسی:
ابزار تحقیق عبارت است از تست افسردگی بک (1978) که 13 مقوله مربوط به افسردگی را میسنجد. پایایی این تست در پژوهش حاضر، براساس ضریب کرونباخ، 87/ 0 است. مقیاس اضطراب زونگ (1970)، بر مبنای نشانگان بدنی- عاطفی اضطراب تهیه شده است. پایایی این مقیاس در پژوهش حاضر، براساس ضریب کرونباخ، 78/ 0 است. پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989)، که برای فراهم کردن یک اندازه کلی از
ص: 98
شادکامی توسط آرجیل، مارتین و کروسلند ایجاد شده است. در پژوهش حاضر، پایایی این ابزار براساس ضریب الفای کرونباخ، 80/ 0 است.
مقیاس سنجش صبر (حسین ثابت، 1385)، حاوی 48 سؤال است. این مقیاس براساس سه مقوله صبر در سختی، صبر در برابر گناه و صبر بر طاعت تنظیم گردیده و برای تهیه آن از سه منبع قرآن و تفاسیر، کتب حدیث و کتب اخلاقی استفاده شده است. پایایی این مقیاس براساس ضریب آلفای کرونباخ 866/ 0 و براساس روش باز آزمایی 93/ 0 است. با استفاده از جدول تیلور- راسل با توجه به آنکه میزان اعتبار آزمون 93/ 0 است با احتمال 95/ 0 نسبت انتخاب 5/ 0 به دست میآید. بنابراین در این پژوهش 50/ 0 افرادی که مقیاس سنجش صبر بر روی آنها اجرا شد. بهعنوان غیر صبور و 50/ 0 افراد بهعنوان صبور در نظر گرفته شدند. بنابراین 74 نفر از آزمودنیها که کمترین نمرات را در مقیاس صبر کسب کرده بودند بهعنوان غیر صبور شناخته شدند.
روش تحقیق، روش تجربی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه تحقیق، دانشآموزان دختر سال اول متوسطه منطقه 17 آموزش و پرورش میباشد و روش نمونهبرداری، خوشهای تصادفی است. از میان دبیرستانهای دخترانه منطقه 17 یک دبیرستان بطور تصادفی انتخاب شد و پرسشنامههای مذکور بر روی تمامی دانشآموزان پایه اول متوسطه آن دبیرستان که 148 نفر بودند اجرا شد.
کسانی که با توجه به مقیاس صبر غیر صبور شناخته شده و در تست افسردگی یک نمره خفیف و بالاتر از آن (7- 4 به بالا) کسب کرده بودند، بطور تصادفی به دو گروه آزمایشی افسرده و کنترل تقسیم شدند. از میان کسانی که با توجه به مقیاس صبر غیر صبور شناخته شدهاند و در تست اضطراب زونگ نیز نمره خفیف و بالاتر کسب کرده بودند (از 45 به بالا) بهطور تصادفی به دو گروه آزمایشی مضطرب و کنترل تقسیم شدند.
ص: 99
از میان افرادی که با توجه مقیاس صبر، غیر صبور شناخته شدهاند و در تست افسردگی زونگ نمره خفیف و بالاتر و در تست افسردگی بک، نمره خفیف و بالاتر کسب کرده بودند، بطور تصادفی به دو گروه آزمایشی افسرده- مضطرب و کنترل تقسیم شدند.
گروه آزمایشی اول (گروه افسرده) شامل 13 نفر است و گروه کنترل آن 10 نفر میباشند. گروه آزمایشی دوم (گروه مضطرب) شامل 12 نفر است و گروه کنترل آن 10 نفر هستند. گروه آزمایشی سوم (گروه مضطرب- افسرده) شامل 10 نفر است و گروه کنترل آن 10 نفر میباشند. بنابراین در مجموع، حجم نمونه مساوی با 65 نفر میباشد، (35 نفر گروه آزمایشی و 30 نفر گروه کنترل).
آموزش صبر برای سه گروه مضطرب، افسرده و مضطرب افسرده، بطور جداگانه و بصورت هفتگی در یازده جلسه و به شیوه کارگاهی ارائه گردید و مدت زمان هر جلسه 60 دقیقه بوده است و شامل دو بخش فعالیت در زمان آموزش و تکلیف هفتگی خانگی است.
عناوین جلسات آموزشی عبارت است از: آشنایی با مفهوم صبر، آشنایی با انواع صبر با تاکید بر صبر در سختیها، آشنایی با نشانههای صابران، توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت خویش در صبر بر سختیها و افزایش میزان توانایی در این مورد، کسب توانایی در شناخت علل رنج و سختیها زندگی، یادآوری خوشیها و نعمتها به هنگام مواجهه با سختیها، کسب توانایی در شناخت نقاط ضعف و قوت خود در صبر بر خوشیها، کسب توانایی در شناخت نقاط ضعف و قوت خویش در صبر در برابر گناه، صبر در برابر خشم و ایجاد انگیزه در صبر بر طاعت.
در آموزش صبر از شیوههایی چون چالش فکری، بحث گروهی، ارائه الگو یا سرمشق در قالب داستانهای برخاسته از قرآن و متون دینی و ادبی استفاده شده است.
بعد از پایان مداخله «آموزش صبر» در تمام گروههای آزمایش و گروههای کنترل تست افسردگی بک، تست اضطراب زونگ و تست شادکامی آکسفورد اجرا شد. میزان اضطراب، افسردگی و شادکامی آزمودنیها اندازهگیریشده و با پیش آزمونها مقایسه گردید.
ص: 100
پس از دو ماه به منظور پیگیری وضعیت آزمودنیها از نظر اضطراب، افسردگی و شادکامی، آزمونهای مورد نظر اجرا شد.
نتایج:
برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوریشده از روش آماری «طرح دوعاملی همراه با اندازهگیریهای مکرر بر روی یک عامل» با نرمافزارSPSS 01 استفاده شد. دو عامل مورد نظر آموزش صبر و عدم آموزش صبر است
که آزمودنیها بر روی عامل زمان (در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج در جداول شماره 1، 2، 3 و 4 خلاصه شده است. جدول شماره (1) نشان میدهد که میزان اضطراب و افسردگی در گروههای آزمایشی مضطرب، افسرده و مضطرب- افسرده بعد از مداخله کاهش یافته و تا 2 ماه پس از پایان مداخله این کاهش تداوم داشته است و میزان شادکامی در گروههای آزمایشی مربوط نیز افزایش یافته و تا 2 ماه پس از پایان مداخله این افزایش تداوم داشته است. نمرات گروههای کنترل در طی سه مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تفاوت قابل ملاحظهای نداشته است.
جدول شماره 2: آزمون اثرات درون آزمودنی و بین آزمودنی برای نمرات اضطراب، افسردگی و شادکامی در گروههای مضطرب افسرده و مضطرب- افسرده
ص: 101
مجموعه مقالات قرآن و طب ج4 149
نتایج به دست آمده از جدول 2 نشان میدهد که اثر اصلی زمان در سه گروه مضطرب، افسرده و مضطرب- افسرده در سه بار اندازهگیری یعنی در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری معنادار است. تعامل زمان و گروه نیز در سه گروه فوق معنادار است
نتایج تحلیل واریانس بر روی عامل بین گروهی نشان میدهد که اثر اصلی نوع گروه معنادار میباشد. پس بین گروه آزمایشی و کنترل در هر سه گروه مضطرب، افسرده و مضطرب- افسرده تفاوت معنیداری وجود دارد که نشان از اثر مداخله میباشد.
جدول شماره 3: آزمون تفاوت نمرات اضطراب، افسردگی، شادکامی در گروه آزمایشی مضطرب، افسرده و مضطرب- افسرده
ص: 102
نتایج حاصل از جدول شماره 3 نشان میدهد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون اضطراب، افسردگی و شادکامی در گروههای سهگانه تفاوت معنیداری وجود دارد که نشانگر اثر مداخله مبتنی بر آموزش صبر میباشد و نیز بین نمرات پس آزمون و پیگیری اضطراب، افسردگی و شادکامی در گروههای آزمایشی سهگانه تفاوت معنیداری وجود ندارد که نشانگر تداوم اثر مداخله درمانی است.
جدول شماره 4: آزمون اثرات درون آزمودنی در مورد نمرات اضطراب، افسردگی و شادکامی در گروههای کنترل مضطرب، افسرده و افسرده- مضطرب
نتایج به دست آمده از جدول 4 نشان میدهد که اثر اصلی زمان در سه گروه کنترل، مضطرب، افسرده و مضطرب افسرده در سه بار اندازهگیری یعنی در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری معنادار نیست.
نتایج حاصل از محاسبات آماری نشان میدهد که کلیه فرضیات پژوهش که قبلا به آن اشاره شده از نظر آماری مورد تایید قرار میگیرد. به عبارت دیگر افسردگی و (یا) اضطراب گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری بلافاصله بعد از مداخله و دو ماه پس از پایان مداخله کاهش یافته و شادکامی گروه ازمایشی در مقایسه در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری بلافاصله بعد از مداخله و دو ماه پس از پایان مداخله افزایش یافته است.
ص: 103
بحث: فرضیه اول و پنجم پژوهش مبتنی بر تاثیر آموزش صبر در کاهش اضطراب در افراد مضطرب و افراد مضطرب- افسرده میباشد که نتایج آماری تحقیق، این مطلب را تایید میکند و نیز همسو با تحقیقات خارج از کشور از جمله هرتسگارد و لایت (1984)، پترسن و روی (1985)، فینی و مالونی (1985)، ازهر و همکاران (1994) و رضا علی و همکاران (1998) و تحقیقات داخلی در کشور از جمله بهرامی مشعوف (1373)، نیکبخت نصرآبادی (1378)، قهرمانی (1380) دولتی و ضرغامی (1380) است.
افراد در آموزش صبر میآموزند آنچه مهم است، سعی و تلاش است و رسیدن به نتیجه در درجه دوم اهمیت است زیرا سعی و تلاش در راه هدف به خودی خود دارای فواید زیادی است. بنابراین انسان صبرپیشه اگر در راه رفع مشکلات به اهداف خویش نرسد، دچار ادراک ناکارآمدی که یکی از علل اضطراب است نمیشود.
افراد در این آموزش، با انواع موقعیتها و رویدادهای سختی که ممکن است در انتظار آنان باشد آشنا میشوند تا به هنگام مواجهه با رویدادی مشابه، از سازههای به وجود آمده در این آموزش استفاده کنند و کمتر دچار اضطراب شوند زیرا اگر فرد با موقعیتی مواجه شود که سازه مربوط به آن را نداشته باشد، دچار اضطراب میگردد.
تمرین کنترل شخصی، یکی از موارد آموزشی صبر است که به افراد کمک میکند ارضای بعضی از نیازها را که در ارتباط انسان با خدا گناه محسوب میشود، به تاخیر انداخته یا کمتر کند تا اضطراب ناشی از احساس گناه کاهش یابد.
آموزش صبر به افراد یاد میدهد تا از تمام توان و امکانات مادی و معنوی برای رسیدن به هدف یا برطرف کردن موانع استفاده کنند. این وضعیت باعث گسترش خود شکوفایی فرد میشود و بالطبع چون تمایل انسان در جهت شکوفایی مسدود نمیشود، اضطراب نیز کاهش مییابد.
در آموزش صبر سعی میشود، افراد خطرها و بحرانها را بیش از حد خطرناک یا وخیم ارزیابی نکنند. این کار با تفهیم این مطلب که گاهی بحرانها از سوی پروردگار و برای
ص: 104
امتحان انسان و نیز روشن شدن نتیجه برای انسان است و حتی منجر به رشد و تعالی انسان میشود، صورت میگیرد و سعی میشود به جای تمرکز بر مشکل به نحوه مقابله با مشکل تاکید شود و فرد از حد اکثر منابع مقابله خود استفاده میشود.
فرضیه دوم، چهارم و هفتم پژوهش به تاثیر آموزش صبر بر افزایش شادکامی به ترتیب در افراد مضطرب، افسرده و مضطرب- افسرده اشاره دارد که نتایج آماری تحقیق، به تاثیر آموزش صبر را تایید میکند که با تحقیقات خارج از کشور از جمله اینگلهارت (1990)، آرجیل (2000)، فرانسیس و رابینز (2000)، فرانسیس و دیگران (2003)، بارون (2006) و موریرا- آلمیدا (2006) و با تحقیقات داخل کشور از جمله آرین (1380) و یزدانی (1382) همسو است.
در آموزش صبر افراد میآموزند هنگام برخورداری از امکانات و نعمتهای الهی نیز صبور باشند، یعنی دیگران را در آن آرامش و نعمت از طریق انفاق، یاری رساندن و ایثار سهیم نمایند. این رفتارها به بالا رفتن هیجانات منفی کمک میکند و درنتیجه فرد احساس شادکامی بیشتری میکند. همچنین در این آموزش افراد با کنترل خود در برابر برخی از گناهان شنیداری و گفتاری، روابط خود با دیگران را بهبود میبخشند. چرا که بدگویی، تهمت، ناسزاگویی و افشای اسرار دیگران منجر به کینهورزی شده و مهرورزی بین انسان ها را تضعیف میکند. با صبر در برابر این گناهان، مهرورزی بین انسانها بیشتر شده و افراد احساس شادکامی و رضایت بیشتری از زندگی پیدا میکنند.
فرضیه سوم و ششم به تاثیر آموزش صبر بر کاهش افسردگی به ترتیب در افراد افسرده و افراد مضطرب- افسرده اشاره دارد. نتایج آماری تحقیق نیز این مطلب را تایید میکند و این یافته با تحقیقات خارج از کشور از جمله پیچر و ادواردز (1984)، پروپست و همکاران (1992)، ازهر و وارما (1995)، رضا علی و همکاران (1998)، کوئینگ و همکاران (1998)، برام و دیگران (2001) و اسمیت و دیگران (2003) و با تحقیقات داخل کشور از
ص: 105
جمله یوسفی لویه و حسنپور (1376)، اسلامی و همکاران (1376)، البرزی و سامانی (1380)، کریم اللهی و آقا محمدی (1380) و ابراهیمی و همکاران (1380)، همسو است.
در آموزش صبر سعی میشود، تلاش جسمی و فکری افراد برای رسیدن به اهداف و برطرف کردن مشکلات افزایش یابد. هرچه تلاش بیشتر شود، احتمال مواجهه با تقویت کنندههای مثبت افزایش مییابد که این امر به کاهش میزان افسردگی کمک میکند. از طرف دیگر چون درماندگی آموختهشده یکی دیگر از علتهای افسردگی است و افراد در این مداخله میآموزند. حتی اگر امکانات و اطلاعات کافی و لازم برای مبارزه با بحرانهای زندگی را ندارند از طریق دعا و توکل، نقش مثبتی را در فرایند حل مشکل ایفا کنند. ضمن اینکه هرگونه تلاش آنها موجب پاداشهای دنیوی و اخروی میگردد و در این صورت است که احساس درماندگی نیز کاهش مییابد. در آموزش صبر افراد یاد میگیرند تا امکانات و نعمتهایی را که از آن برخوردارند با موارد معدودی که ندارند، مقایسه کنند این امر به کاهش افسردگی کمک میکند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که میتوان از آموزش صبر برای کاهش اضطراب، افسردگی و افزایش شادکامی استفاده کرد.
پیشنهادات:
پیشنهاد میشود برای بررسی بیشتر در مورد اثربخشی مداخله مبتنی بر رویکرد صبر، نمونههای دیگری مثل جوانان و بزرگسالان و حجم نمونه متفاوت مورد مطالعه قرار گیرند تا مداخله مبتنی بر فرهنگ دینی در درمان برخی اختلالات روانشناختی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین پیشنهاد میشود پروتکل آموزشی صبر در درس مهارتهای زندگی دوره دبیرستان گنجانده شود یا بهعنوان کتابی مستقل به منظور تدریس در ساعت پرورشی دوره دبیرستان ارائه گردد.
منابع:
آرین، خدیجه، (1380)، رابطه دینداری و رواندرستی، «چکیده مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان»، دانشگاه علوم پزشکی ایران.
ص: 106
اتکینسون، ریتال، ال و دیگران (2000)، «زمینه روانشناسی اتکینسون» ترجمه محمد نقی براهنی و دیگران (1385)، چاپ سوم، تهران، انتشارات رشد.
البرزی، محبوبه؛ سامانی، سیامک، (1380)، بررسی رابطه اعتقادات مذهبی با افسردگی، اضطراب و فشار روانی در نوجوانان، «چکیده مقالات اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان»، دانشگاه علوم پزشکی ایران.
بهرامی مشعوف، عباس (1373)، رابطه بین میزان عبادت و سلامت روان در دانشجویان پسر مرکز تربیت معلم همدان، «پایاننامه کارشناسی ارشد»، دانشگاه تربیت معلم.
کریم اللهی، منصوره؛ آقا محمدی، معصومه (1380)، بررسی ارتباط بین اعتقادات مذهبی و افسردگی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، «چکیده مقالات اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان»، دانشگاه علوم پزشکی ایران.
یزدانی، فضل اللّه، (1382)، بررسی رابطه بین نگرش دینی، سبکهای مقابلهای و شادکامی در دختران و پسران دبیرستانهای اصفهان «پایاننامه دکتری»، دانشگاه علامه طباطبایی.
یوسفی لویه، مجید؛ حسنپور، فاطمه (1376)، تاثیر تلاوت قرآن بر کاهش اضطراب و افسردگی «چکیده مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان»، دانشگاه علوم پزشکی ایران.
ص: 109
بررسی تأثیر حفظ قرآن بر سلامت روان افراد حافظ قرآن شهرستان دزفول
اشاره
مهرداد اکبری «1»
چکیده:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر حفظ قرآن بر سلامت روان در شهرستان دزفول انجام شد. گروه نمونه این تحقیق که به روش تصادفی تعداد 200 نفر (85 زن و 115 مرد) با میانگین سن، 8/ 25 سال در دو گروه حافظ قرآن (40 زن و 63 مرد) و غیر حافظ قرآن
(45 زن و 52 مرد) انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع علی- مقایسهای پس رویدادی است.
ابزار مورد استفاده پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) بوده است. نتایج نشان داد که افراد حافظ قرآن از سلامت روان بیشتری برخوردارند و همچنین افرادی که تعداد جزء بیشتری از قرآن کریم را حفظ کردهاند از سلامت روان بیشتری برخوردارند.
واژههای کلیدی:
سلامت روان، قرآن، افراد حافظ قرآن
مقدمه:
مذهب میتواند در تمامی عوامل، نقش مؤثری در استرسزایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت، ارزیابی شناختی فرد، فعالیتهای مقابله، منابع حمایتی و ... سبب کاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس، مدتها است که تصور میشود بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیرا نیز روانشناسی مذهب، حمایتهای تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است. ویتر و همکاران او نشان دادند که 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ، توسط باورهای مذهبی تبیین میشود. در مطالعه دیگری، ویلتیز و کریدر نشان دادند که در یک نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50، نگرشهای مذهبی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند. براساس مطالعات انجام شده
______________________________
(1). عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور مرکز اندیمشک (مربی). Email: mehrdadakbari 3002 I yahoo. com ص: 110
دیگر، بین مذهبی بودن و معنادار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیکی وجود دارد.
در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین 4/ 73 سال شرکت داشتند، معلوم شد که بین سه شاخص مذهبی بودن (فعالیتهای مذهبی غیر سازمانیافته و فعالیتهای مذهبی سازمانیافته) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی، همبستگی مثبتی وجود دارد. به علاوه اسپیکا و همکارانش، 36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری مذهبی را مرور کردند و نتیجه گرفتند که ایمان قویتر، یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترس کمتر از مرگ همبستگی دارد. همچنین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهب درونی داشتند، ترس کمتری را از مرگ گزارش کردند.
مطالعات دیگر، تأثیر مداخلات مذهبی را در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی، نشان دادهاند. بهعنوان مثال، نتایج دو بررسی نشان داد، کسانی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند، اضطراب و ناراحتی کمتری را نسبت به کسانی که به اعتقادات مذهبی پایبند نبودند، گزارش کردهاند. گارنتر و همکاران (1991) در زمینه سلامت روانی و اعتقادات مذهبی شش مقاله را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که در تمام این مطالعات بین اعتقادات مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد.
مطالعات آزمایشی انجامشده به منظور تعیین نوع بهزیستی روانی در طول حیات هر فرد، پیوسته از مذهب بهعنوان یک ویژگی ضروری برای سلامت مطلوب نام بردهاند. فرانکل و هویت، 1994؛ ویلکوک و همکاران، 1999؛ ویتر و سویین، 1992؛ آیل مولیگان، جورجیو و ریس- اورتیز، 1999) گزارش کردند که در بررسیشان درباره 155 مرد، فعالیت مذهبی درونی (41) (مثل دعا، خواندن کتاب مقدّس) بهطور معناداری با رضایت از زندگی، رابطه مثبت دارد.
رابطه بین مذهبی بودن افراد و بهداشت روانی در جمعیتهای گوناگون گزارش شده است.
نتایج این مطالعات حاکی از آن است که میزان شرکت در کلیسا با افسردگی رابطهای منفی (معکوس) دارد، بهگونهای که میزان افسردگی در بین کسانی که به کلیسا میروند، تقریبا
ص: 111
نصف میزان آن در افرادی است که به کلیسا نمیروند. کونیک، هایز، جرج و بلازر، (1997) وودز، آنتونی، ایرونسون و کلینگ (1999) گزارش میکنند که استفاده زیاد از مذهب به عنوان یک سازوکار برای کنار آمدن، در دو نمونه مجزّا از افراد مبتلا به بیماری
HIV
منجر به بروز نشانگان (44) کمتری از افسردگی و اضطراب گردید. مطالعه دیگری (میکلی، کارسون، و سوکن، 1995) این نظریه را مطرح میکند که مذهب میتواند تأثیری مثبت (مثل ترغیب افراد به همبستگی اجتماعی، (45) کمک به ایجاد معنا در زندگی) یا منفی (پروراندن احساس گناه یا شرمساری بیش از حد در ذهن، به کار بردن مذهب بهعنوان یک راه فرار از مواجه شدن با مشکلات زندگی) بر سلامت روانی داشته باشد. این پژوهش همچنین گزارش داد که افراد برخوردار از دینداری درونی سطح بالا، افسردگی و اضطراب کمتری دارند و کمتر در جستوجوی توجه نارسای کنشورانه هستند. (46) این افراد همچنین سطوح بالایی از قوی بودن من، (47) همدلی و رفتار اجتماعی انسجامیافته (48) را به نمایش میگذارند. پین، برگین، بیلما و جنکینز؛ نقل از کیلیگان (1991) در بررسی خود درباره مذهب و بهداشت روانی، تأثیرات مثبت دیندار بودن بر بهداشت روان را از لحاظ ارتباط آن با متغیّرهای خانواده، (49) حرمت خود، سازگاری شخصی، (50) و رفتار اجتماعی، گزارش کردند. به علاوه، گارتنر، لارسون و آلن (1991) مشخص کردند که سطوح پایین دیندار بودن اغلب با اختلافات مربوط به کنترل نکردن تکانهها (51) رابطه دارند.
در مقابله مذهبی از منابع مذهبی مثل دعا و نیایش، توکل و توسل به خداوند و ... برای مقابله استفاده میشود. یافتههای اخیر نشان دادهاند از آنجایی که این نوع مقابلهها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیلهای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند، میتوانند مقابلههای بعدی را تسهیل نمایند، بنابراین به کارگیری آنها برای اکثر افراد، سلامت ساز است.
رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنیدار زندگی دارند. رفتارهایی از قبیل توکل به خداوند، زیارت و غیره ... میتوانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش
ص: 112
های مثبت، موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به اینکه خدایی هست که موقعیتها را کنترل میکند و ناظر بر عبادتکنندههاست، تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را کاهش میدهد. بهطوری که اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف میکنند و معتقدند که میتوان از طریق اتکاء و توسل به خداوند، اثر موقعیتهای غیر قابل کنترل را به طریقی کنترل نمود. به همین دلیل گفته میشود که مذهب میتواند به شیوه فعالی در فرآیند مقابله مؤثر باشد.
با توجه به اهمیت مبحث سلامت روان این مقاله با هدف بررسی وضعیت سلامت روان حافظان قرآن کریم به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که قرائت و حفظ قرآن چه تأثیری بر سلامت روان افراد دارد؟
روش: پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی و مقایسهای است. جامعه آماری آن افراد زیر 30 سال زن و مرد شهرستان دزفول بوده است که به روش تصادفی تعداد 200 نفر (85 زن و 115 مرد) با میانگین سن، 8/ 25 سال در دو گروه حافظ قرآن (40 زن و 63 مرد) و غیر حافظ قرآن (45 زن و 52 مرد) بهعنوان نمونه انتخاب شدند. حافظان قرآن در دار القرآن های شهرستان دزفول و گروه غیر حافظ قرآن از شرکتکنندگان در نماز جماعت مساجد شهرستان دزفول بودند. هر دو گروه پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) و پرسشنامه اطلاعات شخصی را تکمیل نمودند.
پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) جنبه تشخیصی ندارد و فقط برای سرند کردن افراد در شرایط حاد استفاده نمود (گلدبرگ و ویلیامز، 1998). این آزمون توسط گلدبرگ (1972) ابداع شد و پرسشنامه اصلی متشکل از 60 سؤال میباشد. اما فرمهای کوتاه شدهی 30 سؤالی، 28 سؤالی و 12 سؤالی آن در مطالعات مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش از فرم 28 سؤالی آن استفاده شده است. سؤالات این پرسشنامه به ترتیب در چهار خرده آزمون نشانههای جسمانی، اضطراب و بیخوابی، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی قرار میگیرند. روش نمرهگذاری مورد استفاده در این پژوهش به شیوه لیکرت
ص: 113
است که به هریک از پاسخها نمرهای از 0 تا 3 تعلق میگیرد لذا حد اقل نمره صفر و حد اکثر نمره 84 خواهد بود.
ضریب اعتبار آزمون- باز آزمون فرم 28 سؤالی، 72/ 0 و ضریب اعتبار دو نیمه کردن آن 93/ 0 است. روایی این پرسشنامه به روش همبستگی خرده آزمونها با نمره کل آزمون در حد رضایتبخش و بین 72/ 0 تا 78/ 0 گزارش شده است (تقوی، 1380). پالاهنگ، نصر اصفهانی و براهنی (1375) نیز پایایی این پرسشنامه را 91/ 0 گزارش نمودهاند.
دادهها باستفاده از نرمافزارSPSS و با روشهایt برای گروههای مستقل و تحلیل واریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها:
این پژوهش در دو گروه افراد حافظ و غیر حافظ قرآن صورت گرفت. جهت مقایسه سالمت روان در دو گروه از آزمونt برای گروههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مینگین نمرات در گروه حافظ بالاتر از گروه غیر حافظ است (014/ 0-(p . باید توجه داشت که میانگین بالاتر در متغیر سلامت روان و خرده مقیاسها بهمنزله بر خورداری از سلامت روانی کمتر است.
جدول شماره (1) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگینهای نمره کل سلامت عمومی در دو گروه حافظ و غیر حافظ قرآن
ص: 114
همچنین برای تحلیل این یافتهها در هریک از زیر مقیاس سلامت روان شامل، نشانههای جسمانی، اضطراب و بیخوابی، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی از روش تحلیل واریانس استفاده شد و نتایج حاکی از تفاوت معنادار در زیر مقیاس نارسا کنشوری (022/ 0-(P ، اضطراب و بیخوابی (017/ 0-(P و افسردگی (008/ 0-(P بود ولی در زیر مقیاس نشانههای جسمانی تفاوت معناداری دیده نشد.
جدول شماره (2): نتایج آزمون تحلیل واریانس جهت مقایسه زیر گروههای سلامت روان در دو گروه حافظ و غیر حافظ قرآن
همچنین برای مقایسه سلامت روان دو گروه حافظ زیر 15 جزء و بالای 15 جزء از آزمونt برای گروههای مستقل استفاده شد و نتایج نشاندهنده تفاوت معنادار (017/ 0-(P ، بین دو گروه بود بهطوری که گروه حافظ بالای 15 جزء از سلامت روان بالاتری برخوردار هستند.
ص: 115
جدول شماره (3) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگینهای نمره کل سلامت عمومی در دو گروه حافظ زیر 15 جز و بالای 15 جزء
بحث و نتیجهگیری:
این پژوهش با هدف بررسی سلامت روان افراد حافظ قرآن و مقایسه آن با افراد غیر حافظ انجام شد و نتایج نشان داد که افراد حافظ قرآن از سلامت روان بالاتری برخوردارند و همچنین افرادی که اجزاء بیشتری از قرآن را حفظ نمودهاند نمره سلامت روان آنان بالاتر است این نتایج مؤید نتایج تحقیقات مرتبط است که در داخل و خارج از کشور انجام شده است. نتایج بدستآمده با نتایج فرانکل و هویت، 1994؛ ویلکوک و همکاران، 1999؛ ویتر و سویین، 1992؛ آیل، مولیگان، جورجیو و ریس- اورتیز، 1999)، همخوانی دارد.
همچنین نتایج نشان داد که در افراد حافظ قرآن در زیر مقیاسهای نارساکنشوری اجتماعی، اضطراب و اختلال خواب و افسردگی از سلامت بیشتری برخوردارند. در تبیین زیر مقیاس نارساکنشوری اجتماعی شاید بتوان گفت مذهب عامل انس و الفت است و زمینه را برای انسان دوستی، همدردی و استحکام بخشیدن به روابط فراهم میآورد. مذهب عامل کنترلی برای فرد است که در اجتماع خود را از ایذا و شرارتها دور نگه دارد و همواره مردم از دست و زبان وی در امان باشند و در ارتباطات اجتماعی خدا را فراموش نکند (قائمی، 1364). همچنین قرآن کریم در سوره بقره (177) با تشویق و تمجید توانمندسازی روابط اجتماعی و خانوادگی، مسلمانان را در برابر افراد آسیبپذیر جامعه همچون سالمندان، کودکان، یتیمان و اسیران مسؤول دانسته و فرمان حمایت از آنان را
ص: 116
میدهد. یکی از این مفاهیم، خوشبینی (حسن ظن) است. اسلام به ما میآموزد که به خدا و خلق خدا، خوشگمان باشیم. خوشبینی و خوشگمانی به دیگران دارای آثار متعددی است که از جمله آن جلوگیری از تنش در روابط بین فردی است انسان موجودی اجتماعی و ناگزیر به ارتباط برقرار کردن با دیگران است. اگر افراد در ارتباط با یکدیگر نسبت به هم خوشبین باشند، گفتار و رفتار دیگران را خوب تفسیر میکنند و کمتر دچار سوء تفاهمهایی میشوند که زمینه را برای بروز درگیری و تنش فراهم میکنند (حجرات، 12). یافته دیگر پایین بودن علائم افسردگی در حافظان قرآن نسبت به گروه غیر حافظ است که با یافتههای کونینگ و هوگن (1995)، گارتنر (1991) و اسد الهی (1376) همخوانی دارد. همچنین قرآن کریم در بسیاری از آیات انسانها را در برخورد با سختیها و مشکلات به صبر فرا میخواند زیرا توانایی انسان را در برابر سختیها افزایش میدهد (بقره، 45؛ آل عمران، 186 و 200).
از یافتههای دیگر این تحقیق پایین بودن اضطراب و اختلالات خواب در افراد حافظ قرآن نسبت به افراد غیر حافظ قرآن است که با یافتههای استارک (1971)، کراوس و نیل (1998) و اصفهانی (1370) همخوانی دارد. همچنین در بسیاری از آموزههای قرآن از قبیل نماز، روزه، عبادت و اذکار مختلف که همگی با متوجه کردن افراد به سوی خداوند نوعی آرامش، ایمان و رستگاری را جایگزین نگرانی و درماندگی میکند. یکی دیگر از مفاهیم اخلاقی در مفاهیم قرآنی که در تأمین سلامت روانی و جلوگیری از آشفتگی فرد، نقش دارد، مفهوم «توکل» است. توکل عبارت است از: «اعتماد کردن و مطمئن بودن دل بنده در تمامی امور خود به خدا و حواله کردن همه کارها به پروردگار و بیزار شدن از همه قوای دیگر و تکیه بر قدرت و قوت الهی».
توکّل دارای آثاری است. برخی از این آثار عبارتاند از: رهایی از اضطراب و دلشوره و کم شدن تشویش و نگرانی، زیاد شدن امیدواری، احساس برخورداری از پشتوانهای محکم و حمایت حامی قدرتمند که موجب دلگرمی است، عدم یأس و دلسردی در صورت عدم حصول نتیجه دلخواه.
ص: 117
منابع:
اسد الهی. ق (1376). رابطه بین اعتقادات مذهبی در درمان بیماریهای افسردگی، همایش نقش دین در بهداشت روان، 27- 24 آذر 1376.
اصفهانی، م. (1374). بهرهگیری از برخی رهنمودهای اسلامی در پیشگیری و رویارویی با پیامدهای استرس، مجله اندیشه و رفتار، سال اول، شماره 4.
پالاهنگ، ح.: نصر اصفهانی، م.؛ شاه محمدی، د.، (1375). بررسی همهگیرشناسی اختلالهای روانی در شهر کاشان. مجله اندیشه و رفتار، سال دوم، شماره 27.
تقوی، م. (1380). بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه سلامت عمومی، مجله روانشناسی، سال پنجم، شماره 4.
قائمی، ع. (1364). پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، تهران: چاپ پژمان.
قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشهای.
ص: 119
بررسی نگرش و عملکرد پرستاران نسبت به مراقبت از بیمار براساس موازین شرعی در بیمارستانهای آموزشی درمانی شهر کرمانشاه
اشاره
ثریا مهدوی «1»، سوسن رحیمزاده «2»، بهاره دهقانی «3»
شهلا صفری «4»، زهره اسکندری «5»
خلاصه:
مقدمه و هدف:
دین اسلام دین جامعی است و کلیه مسائل فردی، اجتماعی و معنوی کل جامعه را در بر میگیرد. در اصل دینی است که براساس تمام نیازهای جسم و جان انسان ها نازل شده است و دارای مشخصه فرهنگی بوده و براساس عقاید و ارزشهای اسلامی بنا شده است. ارائه خدمات به بیماران، مهمترین وظیفه سرویسهای سلامت است. چنانچه مراقبتهای ارائهشده به نیازهای بیمار نزدیکتر باشد، مبین کیفیت بهتر مراقبت میباشد. مطابق اصول اولیه، ارائه خدمات پرستاری جزء اخلاق تعریفشده پرستاری است. ارائه خدمات باید براساس احترام به اعتقادات مذهبی مددجو انجام گیرد. این مسئله توجیه منطقی هم دارد، زیرا اگر خدمات بدون توجه به اعتقادات دینی مددجو ارائه گردد حلقه اعتماد در زنجیره ارتباط مددجو- پرستار آسیب دیده و ارتباط سالم که بستر ارائه خدمات پرستاری است دچار اختلال خواهد شد. لذا بنا بر اصول و اخلاق اولیه پرستاری باید به رعایت موازین شرعی در ارائه خدمات توجه و عنایت خاصی داشت. این پژوهش با هدف بررسی نگرش و عملکرد پرستاران نسبت به مراقبت از
______________________________
(1). کارشناس ارشد پرستاری، مربی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمانشاه. Email: soraya - mahdavi I yahoo. com
(2). سوپروایزر بالینی مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع).
(3). کارشناس پرستاری.
(4). کارشناس ارشد آمار حیاتی.
(5). کارشناس آموزشی دفتر امور پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه.
ص: 120
بیمار براساس موازین شرعی در بیمارستانهای آموزشی درمانی شهر کرمانشاه در سال 1387 صورت گرفته است.
مواد و روشها:
در این مطالعه توصیفی- مقطعی 150 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه از طریق نمونهگیری غیر احتمالی آسان از تمامی بخشها به استثناء اتاق عمل و کودکان انتخاب شدند. اطلاعات توسط پرسشنامهای سه قسمتی که شامل مشخصات دموگرافیک و سؤالات سنجش نگرش و عملکرد واحدهای پژوهش در مورد مراقبت براساس موازین شرعی بود جمعآوری و سپس دادهها با نرمافزارspss version 11 ,5 و به صورت آمار توصیفی و نیز آمار استنباطی (آزمون مجذور کای و تست دقیق فیشر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها:
نتایج نشان داد که 45 خ پرستاران از نگرش مثبت و 40 خ از نگرش کاملا" مثبتی نسبت به مراقبت از بیمار براساس موازین شرعی برخوردار بودند و 64 خ پرستاران عملکرد متوسطی داشتند و تنها 9 خ از عملکرد خوب برخوردار بودند. بین نوبت نوبت کاری و میانگین امتیازات نگرش ارتباط معنیداری مشاهده گردید (43/ 0-(P و بین جنس و میانگین امتیازات عملکرد ارتباط معنیدار آماری دیده شد (035/ 0)-P . همچنین بین نوع بیمارستان و میانگین امتیازات نگرش و عملکرد ارتباط معنیدار آماری وجود داشت. اما بین سابقه کار، ساعات کار در هفته و نوع بخش با نگرش و عملکرد ارتباط معنیدار آماری مشاهده نشد. و با استفاده از آزمون دقیق فیشر رابطه بین بخش محل کار و عملکرد ارتباط معنیداری دیده نشد. بین نگرش و عملکرد ارتباط معنیدار آماری مشاهده نگردید (6/ 0-(P .
بحث و نتیجهگیری:
نتایج در حیطه نگرش نسبتا رضایتبخش بوده و در حیطه عملکرد چندان مورد توجه واقع نمیشود که لزوم آموزش بیشتر علمی و عملی همراه با برگزاری کارگاههای آموزشی و برنامههای آموزشی ضمن خدمت، افزودن مطالب مربوط به موازین شرعی مراقبت در دروس پرستاری دانشجویان و فراهم نمودن شرایط لازم جهت
ص: 121
شناخت مشکلات مربوط به موانع اجرای موازین شرعی و با تدوین برنامههای مدون، عملکرد مراقبت براساس موازین شرعی را ارتقاء داد.
واژههای کلیدی:
نگرش، عملکرد، پرستار، مراقبت، موازین شرعی.
ص: 122
بهداشت روان از منظر قرآن، سنت و طب
اشاره
دکتر محمد سبحانینیا «1»
چکیده:
در سالهای اخیر، استفاده از مذهب و اعتقادات دینی مورد توجه سیاستگذاران و تدوینکنندگان استراتژیهای بهداشت جامعهنگر در سازمان جهانی بهداشت(WHO) نیز قرار گرفته است. پس لازم است نگاه اسلام و کتاب آسمانی و نسخه شفابخش آن، به این مقوله مهم، بررسی گردد. نوشتار پیش روی، شامل دو بخش است. نخست، نظر اسلام به عنوان دین کامل آسمانی را در مورد بهداشت روانی جویا میشویم و سپس سازوکارهای اسلام، برای تحقق بهداشت روان و مقابله با فشار روانی را بررسی میکنیم.
از دیدگاه روانشناسان، مهمترین شاخصه بهداشت روانی، معنابخشی به زندگی، تسلیم ناپذیری فرهنگی، ثبات شخصیت، خودشکوفایی، عشقورزی، و حسن روابط اجتماعی، احساس مسئولیت نسبت به دیگران است. با بررسی آموزههای دینی (قرآن و روایات) در مییابیم که موارد مذکور در اسلام بهعنوان آخرین نسخه شفابخش آسمانی، در چهارده قرن پیش مطرح شده است:
اسلام به منظور تامین بهداشت روانی راهکارهایی ارائه کرده است:
الف- راهکار معرفتی:
روشهای شناختی عبارتند از: 1- بازگشت به فطرت (خدایابی) 2- معنابخشی به زندگی 3- معرفی مرگ 4- مثبتنگری 5- معرفی چهره واقعی دنیا 6- دکترین مهدویت و انتظار
ب- راهکارهای رفتاری:
اسلام برای تامین بهداشت روانی، انجام اموری را، پیشنهاد کرده است: 1- نماز 2- روزهداری 3- توکل 4- دعا و نیایش 5- پوشش زنان 6- اخلاق مداری
______________________________
(1). عضو هیئت علمی دانشگاه تفرش و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. Email: sobhaninia 14 I yahoo. com ص: 123
ج- راهکارهای عاطفی:
1- تخلیه هیجان: مانند: توبه و گریه و زیارت جایگاههای مقدس 2- بالا بردن سطح مقاومت 3- تحکیم مبانی خانواده 4- تکریم کودکان 5- تشویق به صله رحم
واژههای کلیدی:
اضطراب، ایمان، سلامت روان، فشار روانی، آرامش
مقدمه: فشار روانی، بیماری تمدن جدید نامیده شده و روز به روز بیماریهای روانی در دنیا گسترش مییابد بهطوری که سازمان بهداشت جهانی
WHO
بخش خاصی به نام خدمات بهداشت روانی پدید آورد و در سال 1961 یک جنبش بزرگ روانپزشکی اجتماعی در آمریکا آغاز شد که برخی آن را انقلاب بزرگ سوم نامیدهاند. (ویکتور فرانکل، ص 333) هرچند روانشناسی، رشتهای است در حوزه علوم انسانی که به بررسی و شناخت ابعاد روانی و درونی انسان در جهت تکوین و تکمیل آن میپردازد، با این حال، با نگرش ژرفتر به ادیان و مذاهب الهی، بهویژه اسلام، درمییابیم که قرنها پیش و به شیوهای رسا و قابل فهم، همه مطالب به دست آمده جدید دستکم در حوزه روانشناسی، در آموزههای دینی بیان شده است. بر همین اساس است که روانشناسان، بخصوص روانشناسان سلامت، نقش دین و مذاهب را در زمینههای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند، بهگونهای که امروزه روانشناسان ارتباط میان بهداشت و سلامت جسمانی و روانی انسان با اعتقادات و باورها و رفتارهای دینی و اخلاقی را غیر قابل انکار میدانند. بسیاری از روانشناسان نظیر یونگ، فرانکل، تیلیچ و آلپورت معتقدند که یک نظام ارزشی دینی، نقش مهمی در سلامت روانی ایفا میکند. فرانکل(Frankl) مینویسد: «دین سهم زیاد و غیر قابل اندازهگیری در سلامت روانی دارد.» (فرانکل، ص 94)
یونگ میگوید: «در میان بیمارانی که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه شدم، یکی نبود که مشکلش در عدم نگرش دینی به حیات نباشد. با اطمینان میتوان گفت: همه آنان به دلیل از دست دادن آنچه ادیان زنده هر عصر به پیروان خود عرضه میدارند، احساس بیماری میکردند و هیچ کدام قبل از بازیافتن بینش دینی، شفای واقعی نیافتند. (لگنهاوزن، ص
ص: 124
162) در این نوشتار بهداشت روان را از منظر علم و دین براساس قرآن و سنت و طب مورد بررسی قرار میدهیم.
روش بررسی:
روش ما در تحقیق، کتابخانهای است.
نتایج:
با توجه به جامعیت اسلام با دقت در آموزههای دینی میتوان ادعا کرد:
1- آنچه بهعنوان شاخصههای بهداشت روان از سوی روانشناسان غربی مطرح شده است، کاملتر از آن را میتوان در اسلام جستجو کرد.
2- در اسلام به منظور تامین بهداشت روان راهکارهایی را پیشنهاد کرده است.
بحث:
اشاره
پیش از ورود به بحث باید از بهداشت روان تعریف دقیقی داشته باشیم تا براساس آن، دیدگاه اسلام در مورد بحث مشخص گردد.
چیستی بهداشت روانی:
در مورد بهداشت روان(mental health - health well - being) تاکنون از سوی پژوهشگران و روانشناسان، تعریفهای گوناگونی ارائه شده است.
جاهودا به هشت تعریف اشاره میکند:
1. نبود بیماری روانی 2. قدرت تامل درباره خود 3. رشد و خودشکوفایی 4. یکپارچگی همه صفات فرد 5. توانایی کنار آمدن با فشارهای روانی 6. خودفرمانروایی و خودفرمان بری 7. دیدن جهان چنانکه در واقع هست 8. تسلط بر محیط و قدرت بر انطباق و سازگاری (حمزه گنجی، ص 13)
در سالهای اخیر انجمن کانادایی بهداشت روانی، سبامت روانی را در سه بخش تعریف کرده است: 1- نگرشهای ناظر به خود مانند تسلط بر هیجانهای خود 2- نگرشهای ناظر به دیگران مانند احساس مسؤولیت در مقابل محیط انسانی و مادی 3- نگرشهای ناظر به زندگی مانند پذیرش مسؤولیتها. به باور این انجمن بهداشت روانی خوب، شرائطی دارد که عبارتند از: روبهرو شدن با واقعیت، سازگار شدن با دگرگونیها، گنجایش داشتن برای اضطرابها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن برای دیگران، دشمنی نکردن با دیگران، و کمک رساندن به مردم. (همان ص 13- 14)
ص: 125
اسلام و بهداشت روانی:
همانطوری که گفته شد، از دیدگاه روانشناسان، مهمترین شاخصه بهداشت روانی، معنابخشی به زندگی، تسلیمناپذیری فرهنگی، ثبات شخصیت، خود شکوفایی، عشقورزی، و حسن روابط اجتماعی، احساس مسئولیت نسبت به دیگران است.
با بررسی آموزههای دینی (قرآن و روایات) درمییابیم که موارد مذکور در اسلام به عنوان آخرین نسخه شفابخش آسمانی، در چارده قرن پیش مطرح شده است. در اینجا به طور اختصار بدان اشاره میکنیم.
اسلام و معنابخشی به زندگی:
یکی از مولفههای بهداشت روانی پذیرش یک نظام عقیدتی و نوعی جهانبینی است که آفرینش جهان و حیات انسان را معنادار سازد. نگرانی و پوچ گرایی، رهآورد زندگی خشک ماشینی و پشت کردن به دین و معنویت است. بیمذهبی، پوچی و بیمعنا بودن زندگی را سبب میشود. بنابراین برای برون رفت از بحران کنونی بشر، چارهای جز روی آوردن به فطرت خود و توجه به نیاز واقعی و پر کردن خلأ معنوی نیست.
در عصر جدید، بدبینی از پوچی و پوچگرایی سر درآورده است. خودکشیها، به شوخی گرفتن زندگی، در اسارت این و آن ماندن، پایمالکردن ارزشهای انسانی، تجاوز از کمالات انسانی و بالاخره غفلت از مسائل معنوی و حالات مذهبی و کنار گذاشتن آداب حضور و عبودیت از نشانههای پوچگرایی است.
کنار گذاشتن خدا از زندگی، پیامدهایی وخیم دارد؛ مانند: 1. غربت انسان در نظام هستی 2.
افتادن در مرداب رذائل و پستیها 3. تنهایی و واماندگی 4. احساس پوچی و بیهویتی 5.
افسردگی و اضطراب
معنابخشی به زندگی در این روزگار با احیای فکر دینی و بازیافت اعتقاد به خدا و حضور او در زندگی ممکن است. استیسن فیلسوف بریتانیایی میگوید:" آشفتگی و سرگردانی انسان در جهان مدرن ناشی از فقدان ایمان او و دست برداشتن از خدا و دین است". (نقد و نظر، ش 32- 31، ص 68)
ص: 126
ویلیام جیمز، پدر روانشناسی عملی میگوید:" وقتی که خدا را در همه چیز میبینیم، در پستترین چیزها، عالیترین حقایق را در خواهیم یافت. حقیقتا که دنیا، دنیای دیگری جلوه خواهد کرد". (ویلیام جیمز، ص 167)
انسان به دو طریق به زندگی معنا میدهد: 1- کسب مجموعهای از اصول و معارف که زندگی را هدفمند میکند. 2- یافتن راهی برای عشق به زندگی.
روشن است که اسلام با پاسخگویی به پرسشهایی آدمی و سخن گفتن از آغاز و فرجام او نیاز معنابخشی به زندگی را برآورده کرده است. قرآن مجید جهان را هدفمند دانسته و نظریه عبث بودن خلقت را باطل. (مومنون/ 115) و هدف غایی آفرینش انسان را، معرفت و عبودیت و بندگی خدا دانسته است. خداوند در قرآن میفرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»؛ جن و انسان را نیافریدم مگر برای عبودیت و بندگی خودم». (ذاریات/ 56).
اسلام و تسلیمناپذیری فرهنگی:
از دیگر مولفههای بهداشت روان، که مزلو بر آن تاکید دارد، مقاومت در برابر فرهنگپذیری است.
قرآن مجید، یکی از اهداف بعثت انبیاء را اصلاح وضع موجود و پالایش جامعه از ظلمت جهل و فساد ذکر میکند و پیامبران الهی را مصلحان جامعه میداند که در مقابل فرهنگ منحط، مقاومت کرده و خواهان تغییر شرایط بودند.
قرآن مجید از زبان شعیب (ع) میگوید: إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ من جز اسلام تا آنجا که توانایی دارم چیزی نمیخواهم (هود/ 88) اسلام با واجب کردن امر به معروف و نهی از منکر، از پیروانش میخواهد تسلیم فرهنگ منحط زمان خود نباشند و به دنبال اصلاح وضع موجود باشند.
اسلام و ثبات شخصیت:
یکی از نشانگان سلامت و بهداشت روان، ثبات شخصیت است و معنای آن نبود دگرگونیهای هیجانی افراطی و دمدمی مزاج بودن و احساساتی بودن است. یکی از ریشههای تزلزل شخصیت نبود الگوی ثابت و مطمئن است. اسلام با ارائه الگوهای کامل، پیروانش را در ثبات شخصیت یاری رسانده است. قرآن مجید رسول اکرم
ص: 127
(ص) را سرمشق نیکو معرفی کرده است (احزاب/ 21). اسلام با الگوسازی کام تشنگان را با زمزم گوارای خویش سیرابساخته و با هدایت فرد در این مسیر از پراکندگی شخصیت باز داشته است. از سویی دیگر با طرح حقوق فرزندان بستری مناسب برای همانندسازی فرزندان با الگوهای سالم (والدین) فراهم کرده است.
اسلام و خود شکوفایی:
کارل راجرز و مزلو دو روانشناس آمریکایی، بهداشت روانی را به خود شکوفایی تشبیه کردهاند. (مزلو، انگیزش و شخصیت ص 211- 249)
عناصری مانند اعتماد به نفس، تقویت اراده و مهار نفس، شکوفایی را به وجود میآورد. در سایه توکل و ایمان عمیق مذهبی، انسان احساس میکند که دیگر تنها نیست، بلکه همیشه خدا را در کنار خود میبیند، بر این اساس امام علی (ع) درباره مؤمن میفرماید:" روح شخص با ایمان از سنگ خارا شکستناپذیرتر است". (نهج البلاغه، فیض الاسلام، قصار 325) در اعتماد به نفسی که دین تبیین میکند، هرگز احساس شکست و ناکامی نیست؛ زیرا شخص میداند به منبعی تکیه و اعتماد کرده است که دارای ویژگیهای زیر است: 1- قدرت مطلقه است، هیچ محدودیتی ندارد و ما فوق همه قدرتها است، 2- خیرخواه انسان است، 3- در همه جا و همه حال با انسان است، سخن انسان را میشنود، از درد و رنج او آگاه است و از رگ گردن به آدمی نزدیکتر است، 4- به دعوت انسان پاسخ مثبت میدهد، 5- از خطاهای انسان در میگذرد، 6- آنچه از او میرسد خیر است، (حتی اگر در ظاهر برای انسان نامطلوب باشد)
اسلام و عشقورزی:
یکی از شاخصههای بهداشت روانی، که جاهودا، مزلو، و نتیز بدان پرداختهاند، توانایی همجوشی، دوستی و عشقورزی به دیگران است. اسلام با برافراختن شعله عشق به مردم و تقویت بعد عاطفی، بر این موضوع تاکید ورزیده است. تولی که از فروع دین بهشمار میآید، بذر دوستی با مومنان را در دلها میکارد و امام صادق (ع) میفرماید: دو مومن هرگز باهم دیدار نمیکنند مگر اینکه آن بهتر است که برادرش را بیش تر دوست داشته باشد. (ری شهری، ج 2 ص 232)
ص: 128
اسلام و حسن روابط اجتماعی:
یکی دیگر از شاخصههای بهداشت روانی، حسن روابط اجتماعی است. اسلام به شیوههای گوناگون بر حسن معاشرت، تاکید ورزیده تا جایی که آن را کمال ایمان دانسته است. امیر مومنان (ع) میفرماید: «کاملترین شما از نظر ایمان، نیکوترین شما از نظر اخلاق است. (مجلسی، ج 68 ص 387)
اسلام و احساس مسئولیت نسبت به دیگران:
یکی از شاخصههای سلامت روان که مزلو و چاهن و انجمن کانادایی، بدان اشاره داشتند، داشتن دغدغه بهروزی همه آدمیان یا احساس مسئولیت در قبال دیگران است. اسلام با وضع تکالیف، پیروان خود را مسئولیتپذیر ساخته است. انسان مسلمان نمیتواند نسبت به سرنوشت دیگران، بیتفاوت باشد. پیامبر اکرم (ص)، مسئولیت مسلمان را چنان مهم و خطیر میداند که میفرماید: من سمع رجل ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم، هرگاه مسلمانی بشنود که مردی از آنان یاری میخواهد ولی پاسخ مثبت ندهد مسلمان نیست. (کلینی، ج 2 ص 164) آن حضرت در جای دیگر میفرماید: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» همه شما مسؤول زیر دستان خود هستید. (مجلسی، ج 72، ص 38)
اسلام و رفع اضطراب:
یکی دیگر از مولفههای بهداشت روان، توان ایستادگی در برابر فشار روانی و رفع اضطراب و برخورداری از آرامش روان است. در تعالیم اسلامی، روشها و شیوههای گوناگونی برای مقابله با اضطراب ذکر شده است. اصلیترین عامل برای رسیدن به آرامش، حفظ آن و غلبه بر اضطراب، «ایمان به خداوند» بیان شده است. حضرت علی علیه السّلام در روایتی کوتاه میفرمایند: «آمن تأمن»؛ (آمدی، ص 88) ایمان بیاور تا در امان باشی. آن حضرت همچنین ایمان به خدا را مساوی با آرامش و امنیت میدانند و میفرمایند: «الایمان امان»؛ ایمان همان امنیت و آرامش است. (همان)
راهکارهای تامین بهداشت روانی در اسلام:
اشاره
اسلام به منظور کاهش فشارهای روانی و تامین بهداشت روانی راهکارهایی را ارائه کرده است که مهمترین آنها عبارتند از:
ص: 129
الف- راهکار معرفتی:
اشاره
این حوزه به شناخت افکار فرد درباره رویدادها یا رابطه فرد با رویدادها میپردازد و دیدگاه فرد را نسبت به هستی، آغاز و فرجام جهان و زندگی و معنای آن مشخص میکند. روشهای شناختی عبارتند از:
1) بازگشت به فطرت (خدایابی)
ادیان توحیدی بویژه اسلام، با طرح ایمان به خدا، این تکیهگاه را بوجود میآورد. قرآن مجید میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» آنان که به خدا ایمان آوردند و ایمانشان را به ستم نیالودند از امنیت برخوردارند و آنها به حقیقت هدایت یافتهاند. (انعام (6) آیه 82)
قرآن مجید، عامل آرامش را در ذکر و یاد خدا میداند: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامی میگیرد» .. (رعد (13) آیه 28). در روایات معصومان نیز به این نکته پرداخته شده است، امام علی (ع) میفرماید: «ذکر اللّه جلاء الصدور و طمأنینة القلوب»؛ یاد خدا روشنیبخش سینهها و آرامبخش دلهاست». (ری شهری، ج 2، ص 972). امام سجاد (ع) میفرماید: «فلا تطمئن القلوب إلّا بذکرک»؛ دلها جز به یاد تو آرام نگیرد» .. (مفاتیح الجنان، مناجات الذاکرین) از سوی دیگر غفلت از خدا منشأ ناآرامی دل است، قرآن مجید میفرماید:
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»؛ هرکس از یاد من روی بگرداند، زندگی سختی در پیش خواهد داشت». (طه/ 124)
2) معرفی مرگ:
یکی از عوامل فشار روانی، ترس از مرگ است. زیرا انسان میل به بقا و جاودانگی دارد و کسی که مرگ را نابودی بداند، یاد مرگ میتواند او را مضطرب و پریشان سازد. علاوه بر این، اندیشه مرگ و نیستی، چشم بستن از هستی، جدایی از کسانی که به آنها دلبستگی داشته است، رفتن و جهان را به دیگران واگذاشتن، به نوعی دیگر انسان را رنج میدهد و سبب اضطراب میشود. شخصی به امام جواد (ع) عرض کرد: چرا گروهی از مسلمانان مرگ را دوست نمیدارند؟ فرمود: برای اینکه مرگ را نشناختهاند. اگر آن را میشناختند و از اولیای الهی بودند، آن را دوست میداشتند و میدانستند که سرای آخرت برای آنان بهتر از دنیا است. (شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 290)
ص: 130
3) مثبتنگری:
یکی از عوامل فشار روانی، منفینگری و بدبینی است. بدبین چون از رابطه خود و اجتماع و هستی توجیهی عقلانی و منطقی ندارد، حوادث را اموری تحمیلی میداند و سنگینی فشار روانی را بر وجود خود هموار میکند و گویا با جهانی از اشباح روبهرو است و همه را بر ضد خود میپندارد. هرچند عوامل مختلفی در گسترش بدبینی مؤثر است ولی نوع نگرش انسان و جهانبینی او در این جهت، بسیار مهم و تعیینکننده است.
پوچگرایی و شکلگرایی که بهمعنای انکار غایت معقول برای هستی و دست نیافتن به تحلیل رضایتبخش از هستی است، میتواند به تنهایی باعث بدبینی شود و یا مادهانگاری که براساس آن، جهان مجموعهای به هم برآمده از اتمهای پراکنده است که بیانگیزه و غایت و از سر تصادف به هم پیوستهاند و زندگی دستخوش سیری بیمعنا است، حاصلی جز بدبینی به نظام خلقت ندارد. یک فرد بیایمان در کشور هستی، مانند فردی است که در کشوری زندگی میکند که قوانین کشور را فاسد و ظالمانه میداند و چارهای جز پیروی ندارد. درون چنین فردی همواره پر از عقده، کینه و اضطراب است. او هرگز به فکر اصلاح خودش نمیافتد. چنین کسی هرگز از جهان لذت نمیبرد و جهان برای او همواره مانند یک زندان هولناک است و سبب بروز اضطراب در وجود او میشود. قرآن کریم میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً» (طه/ 124)؛ هرکس از توجه و یاد من رو برگرداند، زندگی سخت و پر از فشاری خواهد داشت. آری، ایمان است که زندگی و شرایط سخت و پرپیچ و خم آن را در درون جان ما و برای ما آسان میکند و مانع فشار عوامل روحی و اضطرابآور میشود. اما حالت فرد با ایمان در کشور هستی، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی میکند که قوانین و دستورهای حکومتی آن کشور را صحیح و عادلانه میداند، به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد و قهرا زمینه ترقّی و تعالی را برای خودش و همه افراد دیگر فراهم میبیند و معتقد است: تنها چیزی که ممکن است موجب عقبماندگی او بشود تنبلی و بیتجربگی خود او و انسانهایی مانند اوست که مانند
ص: 131
او مکلف و مسؤولاند. اسلام با توجه دادن به ایمان دینی، پیروانش را به جهان و خلقت و هستی خوشبین کرده است.
4) معرفی چهره واقعی دنیا:
اسلام، در برنامههای تربیتی خود به منظور مقابله با مشکلات و حوادث، همگان را به شناخت دنیا و تغییرات و ناپایداری آن فرا خواندهاند. امام علی (ع) میفرماید: من عرف الدنیا لم یحزن للبلوی؛ کسی که دنیا را بشناسد، هرگز به خاطر مصیبت و بلا محزون نمیگردد. (ابن ابی الحدید، ج 20 ص 271) آن حضرت، دنیا را چنین توصیف میکنند: دار بالبلاء محفوفه و بالغدر معروفه لا تدوم احوالها و لا تسلم نزالها؛ دنیا سرایی است که بلا و مصیبت آن را احاطه نموده و به مکر و فریب شناخته شده است. حالاتش ناپایدار است و کسانی که در این منزل گاه فرود میآیند از آفاتش به سلامت نخواهند ماند. (نهج البلاغه، خطبه 217)
5) دکترین مهدویت و انتظار:
اعتقاد به مهدویت و انتظار، که در رأس هرم اعتقادی شیعه قرار گرفته است، بر بهداشت روان در دو سطح پیشگیری اولیه و ارتقای توانمندیها مؤثر بوده است. انتظار در محورهای سهگانه امید (شناختی)، آمادگی (رفتاری) و اشتیاق (عاطفی)، بر بهداشت روان در دو سطح پیشگیری اولیه و ارتقای توانمندیها، مؤثر بوده است. انتظار نور سپید، بارقه امید را در دل انسان زنده میکند و امیدواری، موجب جلوگیری از یأس و سرخوردگی میشود. امام علی (ع) فرمود: مردم! در واپسین حرکت تاریخ و آخر الزمان، بزرگ مردی از فرزندانم ظهور میکند. هنگامی که پرچمش به اهتزاز درآید، شرق و غرب جهان را روشن سازد. با ظهورش موجی از شادی و نور، عالمگستر میگردد. (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 653)
معنای انتظار و آمادگی برای ظهور، این است که انسان خود را از هرگونه قیدوبند (درونی و بیرونی) آزاد سازد و سبکبار و سبکبال آماده حرکت باشد و این امر، مستلزم پارسایی، زهد و تقوا است و شایستگی در پرتو عمل صالح میخواهد. امام صادق (ع) میفرماید: من سرّ أن یکون من أصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق. هرکس دوست
ص: 132
دارد، در شمار اصحاب حضرت قائم باشد، باید منتظر باشد و پارسایی پیشه سازد و به اخلاق نیکو رفتار کند. (مجلسی، ج 52 ص 140)
ابعاد عاطفی انتظار که در حقیقت نقطه اوج انتظار و گرمی و حرارت آن بهشمار میآید، اشتیاق است. منتظر کسی است که چون خاک تشنه نیازمند آب است. منتظر واقعی کسی است که برای رسیدن یار، لحظهشماری میکند؛ یعنی به او عشق میورزد، با او سخن میگوید و با چشمهای نگران و رمقدیده، به دوردست مینگرد که شاید او را ببیند و بیابد.
انتظار یک شیوه پیشگیرانه برای بیماریهای روانی حاد، مثل افسردگی است و از این جهت، میتواند زمینهساز بهداشت روان باشد.
ب- راهکارهای رفتاری:
اشاره
اسلام برای تامین بهداشت روانی، انجام اموری را، پیشنهاد کرده است:
1- نماز:
اشاره
نماز در بردارنده شاخصههایی است که انجمن کانادایی بهداشت روانی برای بهداشت روان، مطرح کرده است. یعنی نماز هم موجب تسلط بر هیجانهای خود میشود و هم احساس مسؤولیت در برابر دیگران را در انسان تقویت میکند و هم حس مسؤولیتپذیری را در آدمی زنده میسازد.
نماز و تسلط بر خود (آرامبخشی):
قرآن مجید درباره یکی از اسرار نماز میفرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً* إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً* وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً* إِلَّا الْمُصَلِّینَ* الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»؛ همانا انسان حریص آفریده شده است؛ وقتی شری به او برسد، فریاد میکشد و جزع میکند و هرگاه خیر و نعمتی به او برسد. بخل میورزد، مگر نمازگزاران که اینان، افرادی هستند که بر نماز خویش مداومت میکنند و به آن اهمیت میدهند.» (معارج/ 19- 23)
امام صادق (ع) فرمودند: «چه مانعی دارد که چون یکی از شما غم و اندوهی از غمهای دنیا بر او در آید، وضو بگیرد و به مسجد رود و دو رکعت نماز بخواند و برای رفع اندوه خود، خدا را بخواند؟ مگر نشنیدهاید که خداوند میفرماید: از صبر و نماز یاری بجویید.» (طبرسی، ج 1، ص 100)
ص: 133
بیجهت نیست که گاندی میگوید: «دعا و نماز، زندگیام را نجات داده است. بدون آن باید از مدتها پیش دیوانه میشدم. من در تجارب زندگی عمومی و خصوصی خود، تلخ کامیهای بسیار سخت داشتهام که مرا دستخوش ناامیدی میساخت. اگر توانستهام بر این ناامیدیها چیره شوم، به خاطر نمازها و نیایشهایم بوده است. دعا و نماز را مانند حقیقت بخشی از زندگی خود نمیشمارم، فقط به خاطر نیاز و احتیاج شدید روحی آنها را به کار میبستهام؛ زیرا اغلب خود را در وضع و حالی مییافتم که احتمالا بدون دعا و نماز نمیتوانستم شادمان باشم. هرچه زمان گذشت، اعتقاد من به خداوند افزایش یافت و نیاز من به دعا و نماز بیشتر میشد و بدون آن زندگی برایم سرد و تهی بود.» (مهاتما گاندی، ص 106)
نتایج تحقیقات فراوان نشان میدهد که انجام اعمال و فرایض دینی در کاهش تنشها و تأملات روزمره و تأمین سلامت و بهداشت روانی افراد مؤثر است. ما در اینجا به برخی از تحقیقات اشاره میکنیم: مهتاب و مریم روحی عزیزی (1380) تأثیر نماز را بر روی سلامت جسمی- روانی مورد بررسی کردند. در این پژوهش پرسشنامههای حاوی سؤالات گوناگون درباره نماز و تأثیرات آن در اختیار 45 دانشجوی دختر و پسر با میانگین سنی 20 سال قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که تقریبا 100 خ نمازگزاران معتقد بودند که پس از انجام این فریضه الهی به حالت سکون و آرامش روحی میرسند، سختیها و شداید زندگی را راحتتر تحمل کرده و نیروی مبارزه با مشکلات، امید و ایمان در آنها تقویت میگردد و در راه کسب فضایل و دوری از رذایل گام برمیدارند و بهطور کلی به دستورات خداوند متعال که در جهت بهتر زندگی کردن انسان ارائهشده گردن مینهند که نهایتا منجر به سلامت روانی و جسمی آدمی شده، سلامت اجتماعی او تأمین میگردد.، (تأثیر نماز بهعنوان یکی از ارکان دین مبین اسلام بر سلامت جسمی- روانی نسل جوان، ارائهشده در اولین همایش نقش دین در بهداشت روانی، تهران، 27- 24 آذرماه، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران)
ص: 134
نماز و احساس مسؤولیت:
با اقامه نماز، احساس مسؤولیت در انسان بیدار میشود چون آنچه آدمی را به بیتفاوتی میکشاند غفلت است و نماز ضد غفلت است.
نماز و مسؤولیتپذیری:
یکی از شاخصههای بهداشت روان نگرشهای ناظر به زندگی مانند پذیرش مسؤولیتها بود که در این جهت نیز نماز نقش تعیینکنندهای دارد. چون نماز آداب و شرائطی دارد که نمازگزار باید آنها را مراعات کند مثلا لباسش غصبی نباشد در وقت نماز بخواند و در حال نماز به اطراف خود نگاه نکند. اینگونه مسائل مسؤولیتپذیری را در انسان تقویت میکند. نمازگزار میفهمد که در زندگی فردی مسؤول است و نمیتواند به هر کاری دست زند و اساسا یکی از فوائد نماز بازدارندگی نماز از گناه است.
2- روزهداری:
دومین راهکار رفتاری، روزهداری است. روزه بهعنوان یک رفتار مذهبی نقش مهمی در سلامت روان دارد.
خداوند برنامه روزهداری را بهگونهای تنظیم کرده است که انسان باید در ساعت مقرری از خوردن و آشامیدن امساک کند و در یک ساعت خاصی، میتواند آزادانه بخورد و بیاشامد و از لذتهای حلال استفاده کند.
ملزم شدن انسانها به اجرای دقیق این برنامه و تکرار آن طی یک ماه، تمرین بسیار مناسبی برای عادت دادن نفس به اموری غیر از آنچه در ماههای دیگر عادت کرده بود و این عمل قطعا عزم و اراده انسان را تقویت میکند.
روزهدار باید در حال روزه- با وجود گرسنگی و تشنگی- از غذا و آب و نیز سایر لذات از قبیل لذت جنسی چشمپوشی نموده و عملا ثابت کند که او همچون حیوانات، در بند اسطبل و آب و علف نیست. او میتواند زمام نفس را به دست گیرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط شود و این امر باعث میگردد که غرایز به کنترل او درآید. تسلط بر نفس و خود کنترلی قطعا در بهداشت روان انسان موثر است.
ص: 135
یک بررسی که در کشور اردن توسط «دارداکه» انجام شده است نشان میدهد که تعداد خودکشی در ماه رمضان در مقایسه با ماههای دیگر سال کاهش قابل توجهی را نشان میدهد. (دکتر صانعی، ص 244)
زهروی و پهلوانی (1380) نقش مراسم عبادی روزهداری بهعنوان یک رفتار دینی را در سلامت روانی بررسی کردند. بدین منظور نمونهای متشکل از 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان را بهطور تصادفی انتخاب و سپس با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) قبل و بعد از ماه مبارک رمضان از لحاظ سلامت روانی ارزیابی کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونt انجام شد. نتایج نشان داد که ارتباط معنیداری بین روزهداری و سلامت روانی وجود نداشت. (بررسی تأثیر روزهداری در ماه مبارک رمضان بر ارزیابی فرد از سلامت جسمانی- روانی خود، ارائهشده در اولین همایش نقش دین در بهداشت روانی، تهران، 27- 24 آذرماه، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران)
3- توکل:
سومین راهکاری که نقش موثری در بهداشت روان افراد دارد، توکل به خداوند است. حقیقت توکل که در شرع مقدس اسلام آمده همان اعتماد قلبی در تمام کارها بر خدا و صرفنظر کردن از غیر او است.
توکل به خدا از چند جهت میتواند در بهداشت روانی افراد موثر باشد:
الف- توکل به خدا عامل تقویتکننده روانی است. انسانی که بر خدا توکل دارد هرگز احساس حقارت و ضعف نمیکند بلکه به اتکای لطف خدا و علم و قدرت بیپایان او خود را فاتح و پیروز میبیند و حتی شکستهای مقطعی او را ناامید نمیسازد. هرگاه توکل به مفهوم صحیح کلمه در جان انسان پیاده شود به یقین امید آفرین، نیروبخش و باعث تقویت اراده و تحکیم مقاومت و پایمردی است.
امیر المؤمنین (ع) فرمود:" من توکّل علی اللّه ذلّت له الصعاب و تسهّلت علیه الاسباب و تبوّء الخفض و الکرامة؛ هرکس بر خدا توکل کند، سختیها برای او نرم و آسان میگردد و اسباب و
ص: 136
وسیلهها برایش فراهم میشود و در راحت و وسعت و کرامت جای میگیرد". (آمدی، ج 5، ص 425) پیامبر (ص) فرمود:" من أحبّ أن یکون أقوی الناس فلیتوکّل علی اللّه؛ کسی که دوست دارد قویترین مردم باشد، باید بر خدا توکل کند". (ری شهری ج 10 ص 681)
" نور من وینسنت پیل" که به اعتماد به نفس بسیار اهمیت میدهد در کار رواندرمانی خود بیمارانش را به توکل به خدا دعوت میکند و جمله زیر را به یکی از بیمارهایش تعلیم میدهد: من با توکل به خدایی که به من نیرو میبخشد، بر همه مشکلات فائق میآیم. او از بیمارش میخواهد این جمله بخواند و به خود تلقین نماید. ایشان میگوید: این شخص به او اطلاع داده توانسته است با تکرار این جمله ساده، اعتماد به نفس به دست آورد. (نورمن وینسنت پیل، ص 15 و 46)
ب- توکل به خدا به صورت یکی از مقابلههای مذهبی کاربرد دارد. در اصطلاح مقابله به هرگونه پاسخی گفته میشود که در برابر ناملایمات زندگی صورت میگیرد. تا از ناراحتی عاطفی جلوگیری کند. و توکل چنین نقشی در مقابله با سختیها و بحرانهای زندگی دارد. زیرا توکل، اثر آرامبخشی دارد چون با توکل به خدا، فرد به دلیل آنکه از رخدادهای زندگی تفسیر درستی دارد، احساس تنهایی نمیکند. در این صورت کمتر دچار اضطراب و افسردگی میشود. بر این اساس امام علی (ع) میفرماید: لیس لمتوکل عناء کسی که به خدا توکل کند، رنج و خستگی ندارد (آمدی، ج 5 ص 72)
4- دعا و نیایش:
چهارمین راهکار رفتاری در جهت تامین بهداشت روان و مقابله با فشار روانی، ارتباط با منبع قدرت و راز و نیاز با کمال مطلق و خالق بینیاز است. دعا چون بارقه امیدی است که در کانون دل انسان میدرخشد و ابرهای یأس و اضطراب را از آسمان دل کنار میزند، این امیدواری که از دعا بر میخیرد، همانند خون تازهای در شریانهای جان آدمی جاری میشود و او را از نگرانی نجات میدهد. در روایات اسلامی، از دعا به عنوان سپر و سلاح یاد شده است. امام علی (ع) آن را ترس المؤمن (کلینی، ج 2 ص 467) و رسول گرامی اسلام (ص) آن را سلاح المؤمن (همان، ص 213) خواندهاند. بدیهی است که
ص: 137
سپر و اسلحه از ابزارهای دفاعی انسان بهشمار میرود. پس میتوان گفت: دعا بهعنوان سلاحی برنده در برابر شداید و سختیها و سپری نفوذناپذیر در مقابل هجوم گسترده مشکلات تلقی شده است.
امروزه روانپزشکی نیز به اهمیت دعا و روش دعادرمانی پیبردهاند. دیل کارنگی میگوید: «روانپزشکی همان چیزهایی را تعلیم میدهد که پیامبران تعلیم میدادند چون پزشکان روحی دریافتهاند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی، تشویق، هیجان و ترس را که موجب بیم بیشتری از ناخوشیهای ماست، برطرف میسازد. یکی از پیشوایان علم مزبور میگوید: «کسی که حقیقتا معتقد به مذهب است، هرگز گرفتار امراض عصبی نخواهد شد» (دیل کارنگی، ص 188) الکسیس کارل، جراح دانشمند و فیزیولوژیست، محقق فرانسوی و گیرنده بزرگترین افتخار علمی جهان (جایزه نوبل) درباره دعا مینویسد: «دعا و نماز قویترین نیرویی است که انسان میتواند تولید کند، نیرویی است که چون قوه جاذبه به زمین وجود حقیقی و خارجی داد» (همان، ص 193)
گاندی که پس از بودا بزرگترین پیشوای هندوستان بود میگفت: اگر دعا و نماز نبود، من مدتها قبل دیوانه و مجنون شده بودم. (همان)
5- پوشش بانوان:
یکی از رفتارهایی که تاثیر بسیاری بر روح و روان دارد، رعایت حجاب از سوی بانوان است. اسلام با واجب کردن حجاب، سلامت روان زنان جامعه را که نیمی از افراد جامعه را تشکیل میدهند، تامین کرده است. قرآن مجید درباره فلسفه حجاب میفرماید: ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَ حجاب و عفاف برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است. احزاب (33) آیه 53 در جای دیگر در اینباره میفرماید: ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ سوره نور (24) آیه 30 عفاف برای آنها پاکیزهتر است. طهارت و پاکیزگی دل راهی برای سلامت و بهداشت روان است.
حجاب از چند جهت موجب سلامت و بهداشت روان در زنان میشود:
ص: 138
الف) امنیت: یکی از نیازهای اولیه انسان امنیت است. در این میان زنان به دلیل آسیبپذیری نیاز به امنیت را بیشتر احساس میکنند. زیرا در جامعه همواره مردان هوسبازی هستند که به دنبال سوءاستفاده از زنان هستند و به قول قرآن «فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» یعنی بیماردل اند. (احزاب/ 32) قرآن مجید در مورد فائده حجاب میفرماید: این کار برای این است که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند. (احزاب/ 59)
ب) ارزشمند شدن زن: یکی از نیازهای انسان نیاز به محبوب دیگران شدن است. این نیاز در زنان بیشتر است استاد مطهری میگوید: آفرینش مرد را مظهر طلب و عشق و زن را مظهر محجوبیت و معشوقیت قرار داده است. (استاد مطهری، ص 135)
ویل دورانت معتقد است زنان بیشتر میخواهند مردان به خواست آنها توجه کنند و این امر از میل آنها به لذت جنسی بیشتر است. (لذات فلسفه، ترجمه عباس زریاب ص 34) اسلام بهترین عامل حفظ ارزش زن را حجاب میداند و این موضوع به تجربه نیز ثابت شده است که هرچه زن در روابط خود با مرد آزادتر باشد و کمتر حجاب را رعایت کند، ارزش انسانی خود را بیشتر از دست خواهد داد. راسل میگوید: اگر مردی به سهولت به زنی دست یابد احساس آن مرد نسبت به آن زن یک نوع احساس عاشقانه عمیق نمیتواند باشد. (زناشویی و اخلاق، ترجمه مهدی افشار ص 79)
6- اخلاق مداری:
یکی از ملاکهای سلامت روان، که مورد تأکید کارشناسان این فن است، تأکید آنها بر کنش اجتماعی و رفتار اجتماعی مناسب افراد است. بنابراین، براساس تعاریف و ملاکهای سلامت روان و با توجه به اجتماعی بودن انسان در حوزه روابط اجتماعی و ارتباطات انسانی، فردی از سلامت روانی برخوردار است که بتواند به بعد اجتماعی خود توجه کافی داشته باشد که جلوه و نمود آن در نحوه ارتباطات اجتماعی فرد روشن میشود.
طبیعی است محاسن اخلاقی میتواند زمینه رشد و تحول مثبت فرد را برای رسیدن به کمال و سلامت روانی او فراهم آورد. مصادیق حسن خلق که در محبوبیت و بهداشت روان، موثر است؛ عبارتند از: 1- مهرورزی 2- خوشرویی: 3- احسان: 4- هدیه و بخشش: 5- تواضع 6
ص: 139
- دیدوبازدید 7- عدم چشم داشت از دیگران 8- گفتار نیک 9- عفو و گذشت 10- ایجاد ارتباط سالم
11- همدلی و همراهی 12- عفو و گذشت 13- خیرخواهی 14- زهد
ج- راهکارهای عاطفی:
اشاره
یکی از شیوههای مؤثر در مقابله با فشار روانی، استفاده از شیوههایی است که به تنظیم عواطف میانجامد. اسلام در این راستا، راهکارهایی را ارائه داده است:
1- تخلیه هیجان:
اشاره
منظور از تخلیه هیجانی، آن است که انسان از راههای صحیح برون ریزی عاطفی، عقدهگشایی کند؛ مانند:
الف) توبه:
فشار روانی، رهاورد سرزنش فطرت در برابر گناهان است و این ویژگی نفس لوامه و سرزنشکننده انسان است. راه درمان این فشار روحی، توبه و بازگشت به خداست.
یکی از روانشناسان میگوید: شکنجههای وجدان اخلاقی بسیار جانکاه و توانفرساست و گاهی صورت پشیمانی به خود میگیرد که آن را جز با جبران خطا یا فدیه نمیتوان آرام کرد، به همین جهت آمرزیدن گناهان در ادیان دارای مقامی مهم میباشد.
(فلسفی، ج 1، ص 418)
در مکتب تربیتی اسلام برای جبران گذشته و اصلاح و رهایی از گناه، موضوع توبه به عنوان یک اصل مهم مطرح شده است. توبه صفحه قلب را از آلودگیها پاک و تیرگیها را مبدل به روشنایی میکند. رسول خدا (ص) میفرماید: «داؤکم الذّنوب و دواءکم» الاستغفار درد و بیماریتان، گناهان، و دارو و درمانتان، استغفار است (مجلسی، ج 90 ص 282) خوشبختانه این راه برگشت همیشه و برای همه کس فراهم است. امام سجاد (ع) با اشاره به این حقیقت در دعای خود میگوید: الهی انت الّذی فتحت لعبدک بابا الی عفوک سمیّته التوبة؛ خدایا تو کسی هستی که به روی بندگانت دری به سوی عفوت گشودهای و نامش را توبه نهاده ای. (مفاتیح الجنان، مناجات خمسه عشر)
ص: 140
ب) گریه:
یکی از عوامل فشار روانی، غم سوگ از دست دادن اطرافیان، فرزند و همسر و والدین و غیره است. اسلام برای مقابله با آن، در کنار صبر و رضا به قضا و قدر الهی، گریه یا برونریزی عاطفی را مطرح میکند. در حقیقت اشک چشم سوپاپ اطمینانی برای روح و جسم آدمی است که در شرایط بحرانی (اندوه و یا شادمانی فراوان) موجب تعادل او میگردد. بارها دیده یا شنیدهشده که افراد مصیبتزده گفتهاند: چه راحت شدم اگر گریه نمیکردم دق میکردم خوب شد که چند قطره اشک ریختم. گریه، واکنشی عادی به مصائب است. نمونه آن گریه حضرت محمّد (ص) در سوگ فرزندش ابراهیم است که فرمود: چشم گریان و قلب محزون است ولی جز به رضایت پروردگارمان سخن نمیگوییم. وقتی عبد الرحمن بن عوف علت گریه آن حضرت با وجود نهی از گریه را پرسید، فرمود: آنچه من نهی کردم، شیون احمقانه و صورت خراشید و آواز سهو است اما این گریه عاطفه است و کسی که ترحم نداشته باشد با ترحم روبهرو نمیشود. (محدث نوری،، ج 2 ص 386)
گریه بر هر درد بیدرمان دواست چشم گریان، چشمه فیض خداست
ج) زیارت جایگاههای مقدس:
زیارت یکی از این اعمال و مناسک دینی است که در دین اسلام جایگاه بسیار ویژهای دارد. رفتارهای دینی مثل زیارت و عبادت در نزد مسلمانان بهعنوان یک ارزش محسوبشده و نگرشهای مثبت به طرف موقعیت زندگی را تشویق مینمایند. در چنین تجربهای فرد خود را به معبودش وامیگذارد و خود را در ارتباط بسیار نزدیک با خدا دانسته و امیدواریاش به کمک و یاری او افزایش مییابد. لذا احساس آرامش درونی کرده و در حین زیارت، تخلیه هیجانی انجام میدهند که اعتماد و اطمینان آنان را به خود بیشتر کرده و سلامت روانی آنها را افزایش میدهد.
2- بالا بردن سطح مقاومت:
دومین راهکار عاطفی اسلام، تحمل افزایی است. هرچند بشر موظف است با طبیعت دست و پنجه نرم کند و تلخیها را تبدیل به شیرینی کند اما پارهای از حوادث جهان قابل پیشگیری نیست مثل پیری و مرگ و بعضی از بیماریها و حوادث غیر مترقبه که اگر انسان در برابر این عوامل استرسزا صبور نباشد و بیتابی کند مشکلاش
ص: 141
بزرگتر جلوه خواهد کرد. اسلام با سفارش به صبر و پایداری در مقابل حوادث و خویشتن داری و قرار دادن انسان در چالش پیوسته با آزمونهای الهی، از آدمی شخصیتی میسازد که مانند کوه استوار است. امام صادق (ع) میفرماید: «انّ المون اشدّ من زبر الحدید انّ زبر الحدید اذ ادخل النّار تغیّر و انّ المؤمن لو قتل ثمّ نشر ثمّ قتل لم یتغیّر قلبه مؤمن» از پارهآهن محکمتر است زیرا پارهآهن، چون در آتش وارد شود دگرگون میشود ولی مؤمن اگر کشته و سپس زنده شود و سپس کشته شود قلبش تغییری نخواهد کرد (مجلسی، ج 67 ص 304)
" ویلیام جیمز" نیز معتقد است:" قدرتی که دین برای تحمل مصایب انسان میدهد، هرگز از عهده اخلاق برنمیآید" (ویلیام جیمز، دین و روان ص 178)
3- تحکیم مبانی خانواده:
سومین راهکار عاطفی اسلام بویژه برای جوانان، ثبات و آرامش خانواده است که اسلام بر آن پافشاری دارد. برخورداری از پیوندهای عاطفی عمیق با خانواده، در تسکین اضطرابهای روحی و دست یافتن به آرامش روانی بسیار موثر است. فقر عاطفی، مشکلات فردی و اجتماعی زیادی با خود به دنبال میآورد.
قرآن مجید میفرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». از نشانههای پروردگار آن است که از جنس خودتان برایتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش بیابید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. در این پندها نشانههایی است برای افرادی که تفکر میکنند. (روم/ 21) نقش آرامشبخشی ازدواج که در یک کلمه «لتسکنوا» آورده شده است، در عمل دیده میشود، متأهلان کمتر به ناسازگاریهای اجتماعی و بیماریهای روانی، از جمله خودکشی و انحرافات جنسی دچارند، در صورتی که بین مجردان فراوانتر است. (شهید پاکنژاد، ج 21، ص 79)
عدم تشکیل خانواده بهویژه در دختران مسن، اضطرابهایی مانند پراشتهایی، بیاشتهایی اختلالات خواب و بسیاری از اختلالات روانی را پدید میآورد که از احتیاج به ارضای نیازهای غریزی و حل تعارضات خود ناشی میشود. احساس تنهایی و نیاز به شریک زندگی دختران را دچار اضطرابهای درونی میسازد.
ص: 142
عدم ازدواج و بالا رفتن سن، معمولا در دختران باعث ایجاد نیروی پرخاشگری میشود که نیاز به تخلیه دارد. بحرانهای روانی در زنان مجرد آمریکا یک اصل پذیرفته شده است.
خانم آنت باران (روانشناس) در یکی از نشریات لوسآنجلس تایمز در 1986 عنوان میکند که بیشترین مراجعهکنندگان به روانشناسان (66 خ مراجعهکنندگان) را زنان مجرد تشکیل میدهند که تعداد آنها مرتبا در حال افزایش است. (سایت طوبی، مرضیه صدیقی)
این در حالی است که اسلام، ازدواج را بهعنوان یک عمل پسندیده و راجح مطرح و پیروانش را بر تسریع در ازدواج ترغیب نموده است.
4- تکریم کودکان:
چهارمین راهکار عاطفی، تکریم کودکان است. بسیاری از نابسامانی های روانی و از جمله نگرانیهای انسان، ناشی از تربیت نادرست او در دوران کودکی است. محبت به فرزندان از مهمترین عوامل رشد روانی آنها محسوب میشود.
نوجوانی که محبت کافی از پدر و مادر نبیند، برای پذیرش انواع اختلالات رفتاری آمادگی دارد. در روایات اسلامی محبت کردن به فرزندان بسیار سفارش شده است تا آن جا که رسول اکرم (ص) میفرماید: «احبوا الصبیان و ارحموهم؛ کودکان را دوست بدارید و با آن ها مهربان باشید.» (مجلسی، ج 101، ص 92)
و در جای دیگر میفرماید: کسی که به کودکان مهربانی و به بزرگسالان احترام نکند، از ما نیست. (همان، ج 72، ص 137)
5- تشویق به صله رحم:
روانشناسان بهویژه انسانگراها، یکی از مهمترین نیازهای انسان برای رسیدن به مرحله خود شکوفایی را، نیاز به ایمنی میدانند و بر این باورند که اگر انسان احساس ایمنی نداشته باشد نه تنها به مرحله خود شکوفایی نمیرسد بلکه ریشه بسیاری از اختلافات روانی از جمله بیماریهای اضطرابی و مشکلات شخصیتی مانند عدم اعتماد به نفس در انسان شکل میگیرد. همه روانشناسان معتقدند که عدم تامین این نیاز به سلامت روانی انسان آسیب میرساند. آبراهام مزلو، روانشناس معروف انسانگرا از اولین کسانی بود که در این زمینه نظریاتی را مطرح کرد (دکتر سعید شاملو، ص 144)
ص: 143
اسلام بهعنوان یک برنامه کامل زندگی، به تمام نیازهای روحی و روانی انسان از جمله نیاز ایمنی توجه نموده و از طریق تشویق دیگران به صله رحم درصدد تامین آن برآمده است.
اسلام علاوه بر ایجاد پیوند وسیع میان تمام افراد بشر، پیوندهای محکمتری میان واحدهای کوچکتر و متشکلتر به نام" خانواده و فامیل" تاکید میکند؛ لزوم برقراری ارتباط و حفظ آن را در قالب تکالیف شرعی متذکر میشود؛ رابطه با اقوام و خویشاوندان را تحت عنوان «صله رحم» مطرح مینماید. قرآن کریم میفرماید: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً» (نسأ/ 1) ... و از خدایی بپرهیزید (که همگی به عظمت او معترفید) هنگامی که چیزی از یکدیگر میخواهید نام او را میبرید و (نیز) از خویشاوندان خود (یعنی قطع ارتباط با آنان) پرهیز کنید، زیرا خداوند مراقب شما است." در این آیه به موضوع صله رحم، تأکید کرده است. (ر. ک: مکارم شیرازی، ج 2، ص 232- 268)
اسلام میخواهد با چنین پیوندهای خانوادگی و فامیلی، یک پیوند محکمتر و متشکلتری فراهم کند تا افراد در برابر مشکلات و فشارهای زندگی، یکدیگر را یاری نمایند؛ زیرا همین همدلی و هماحساسیهای بین افراد باعث میشود توان مقاومت آنها به حد اکثر برسد و به تقویت «من» بیانجامد و انسان با داشتن «من قوی» در ناملایمات زندگی و مواقع بحرانی و ایجاد فشارهای روانی، کمتر دچار از هم پاشیدگی و عدم تعادل میشود و این همان چیزی است که بهداشت روانی آن را دنبال میکند. صله رحم از طریق کاهش احساس ناایمنی، به بهداشت روانی افراد، کمک فراوانی میکند.
پیشنهادات:
این موضوع با دامنه گسترده و نقش تعیینکنندهای که در زندگی فردی و اجتماعی دارد، ضرورت دارد در مورد آن هرساله، بحث و گفتگو صورت گیرد و همایش ها و سمینارهای گوناگون با محوریت «کارکرد دین در عرصه اخلاق و تربیت و بویژه در مورد بهداشت روان»، برگزار گردد.
ص: 144
منابع:
1- قرآن مجید
2- نهج البلاغه، فیض الاسلام
3- آمدی، غرر الحکم و درر الکلم
4- پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر
5- جیمز، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی قم، دار الفکر، 1368
6- دیل کارنگی، آیین زندگی، ترجمه جهانگیر افخمی، انتشارات ارمغان 1376
7- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه
8- شاملو، بهداشت روانی، انتشارات رشد، بیتا
9- صانعی، اسلام و بهداشت روان در اسلام، نشر بوستان کتاب 1382
10- طبرسی، مجمع البیان، کتابفروشی اسلامیه، بیتا
11- فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت تهران، هیئت نشر معارف اسلامی، چاپ اول
12- کلینی، اصول کافی
13- گنجی، بهداشت روانی، نشر ارسباران 1376
14- لگنهاوزن، دین و چشماندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، دفتر تبلیغات اسلامی 1376
15- مکارم شیرازی: تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، 1372
16- مجله نقد و نظر، ش 32- 31
17- مهاتما گاندی، همه مردم برادرند، ترجمه محمود تفضّلی، تهران، امیرکبیر، 1360
18- محمدی ری شهری، میزان الحکمه
19- محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، چاپ بیروت
20- مطهری؛ نظام حقوق زن در اسلام تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ 1353)
21- مزلو، انگیزش و شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، انتشارات قدس رضوی 1367
ص: 145
22- نوری، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت.
23- نورمن وینسنت پیل، مثبتدرمانی ترجمه توران دخت تمدن، نشر دایره، 1378
24- فرانکل، ویکتور فرانکل، خدا در ناخودآگاه ترجمه ابراهیم یزدی، بیجا، موسسه خدمات فرهنگی 1375.
25- ویکتور فرانکل، انسان در جستوجوی معنا، ترجمه صالحیان و معارضی دانشگاه تهران 1354.
26- ویل دورانت، لذت فلسفه، ترجمه عباس زریاب
ص: 146
بررسی وضعیت نگرشهای مذهبی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان
اشاره
نعمت ستودهاصل، حجت الاسلام، غلامحسین مهدوینژاد
واژههای کلیدی:
نگرشهای مذهبی- سلامت روانی- دانشجویان
مقدمه:
در سالهای اخیر، رابطه بین ارتباط با خدا و داشتن نگرشهای مذهبی و رابطه آن با سلامت روانی، گستره وسیعی از تحقیقات را شامل شده است و نشان داده شد که اعتقاد و نگرش مثبت به نیرویی ما فوق تمام نیروهای هستی، اضطراب، افسردگی، ترس و ... را از انسان دور و نشاط، سلامت جسم و روان، شادکامی و نیکبختی را به جای آن مینشاند (مطهری 1375 و مرس «1»، رومان «2» ولف «3» باک «4»، 2006). انسان با ایجاد ارتباط با خداوند و نگرشهای دینی، نیروی محدود خویش را با توسل به منبع نامحدودی چون قدرت خداوند افزایش میدهد و این احساس، سبب ایجاد آرامش و سلامت جسمی و روانی و افزایش عزت نفس انسان میگردد (مطهری، 1375).
سازمان جهانی بهداشت(WHO) سلامتی را مجموعهای از رفاه، آسایش کامل جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف کرده است که هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد.
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت، حالت تندرستی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و نه صرفا فقدان ضعف یا بیماری. از دیدگاه الگوی زیستی، روانی و اجتماعی سلامت چیزی است که فرد از طریق توجه به نیازهای زیستشناختی، روحی، روانی و اجتماعی آن را به دست میآورد. امروزه بر همگان روشن است که تأمین نیازهای روانی و عاطفی در گرو معنویت و دین نهفته است(WHO ,6991) .
______________________________
(1).Mears
(2).Roman
(3).Wolff
(4).Buck
ص: 147
آمارهای جهانی حکایت از بروز بالای اختلالات روانی دارند و نگرش نامناسب به دین و معنویت میتواند یکی از علل مهم آن تلقی شود (فرگوسن، 2006). طبق آمارWHO ، 52 میلیون نفر از مردم جهان در سنین مختلف از بیماریهای شدید روانی رنج میبرند و 250 میلیون نفر بیماری خفیف روانی دارند؛ در ایران نیز وضعیت از این کشورها مناسبتر نمیباشد (سلطانیان، بحرینی، نمازی، امیری، قائدی، کهن، 1383). در پژوهش ملّی" بررسی سلامت و بیماری در ایران" که با استفاده از پرسشنامهGHQ 82 «1»، صورت گرفت، میزان اختلالات در افراد بالای 15 سال ایران 21 خ گزارش شد (نور بالا، 1387). نتایج برخی تحقیقات نشان میدهند که نگرشهای مذهبی، تعیینکننده سطح سلامت روان میباشد.
افراد مذهبی، بهواسطه نگرشهای خوشبینانه به خود و جامعه، از سطح سلامت روانی بالاتری نسبت به افراد فاقد نظام مذهبی مشخص برخوردارند (- غباری و همکاران 1380 و رمضانی و همکاران 1376). حجم بالای اختلالات روانی اقدامی جدی را میطلبد و پرورش نگرشهای مذهبی، میتواند مرهمی بر این درد تلقی شود.
روش بررسی:
این پژوهش، از نوع توصیفی است. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان میباشند. در این پژوهش، جهت جمعآوری اطلاعات در مورد متغیرها و آزمون فرضیهها از سه پرسشنامه به شرح ذیل استفاده شد.
الف- پرسشنامه جمعیتشناسی: جهت جمعآوری اطلاعات اولیه تحقیق (محقق ساخته)
ب- پرسشنامه سلامت روانی: در این پژوهش برای سنجش سلامت روانی دانشجویان، از پرسشنامه سلامت روانی، گلدبرگ و هیلیر (1979) که حاوی 28 پرسش میباشد، استفاده شد.
پرسشهای این پرسشنامه چهار گزینهای است که هر مقیاس دارای 7 سؤال میباشد و دارای چهار مقیاس فرعی شامل 1- علائم بدنی، 2- علایم اضطرابی، 30- اختلال در کارکرد اجتماعی و 4- علائم افسردگی میباشد.
______________________________
(1).General Health Question .
ص: 148
ج- پرسشنامه سنجش نگرش مذهبی: این پرسشنامه، در سال 1352 به وسیله آرین (1371) تهیه و ضریب ثبات آزمونa - 54 به دست آمد.
به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 100 نفر دانشجو (50 دختر و 50 پسر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، انتخاب گردیدند. پرسشنامه بین دانشجویان توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارSPSS 61 استفاده به عمل آمد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند
یافتهها و بحث:
تحلیل آماری انجام شده نشان داد که رابطه همبستگی بین نگرش مذهبی و سلامت روان کل دانشجویان و دانشجویان دختر و پسر به تفکیک معنادار بود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان میدهد که از طریق نگرش مذهبی میتوان سلامت روان دانشجویان را پیشبینی کرد. بهطور کلی یافتههای این تحقیق نشان میدهند که: 1- بین سلامت روان و نگرشهای مذهبی در دانشجویان رابطه مستقیم و بالا وجود دارد. 2- رابطه نگرش مذهبی و سلامت روان در دختران بیش از پسران بود. 3- رابطه زیر گروههای سلامت روان در حیطه سلامت جسمی و سلامت اجتماعی با نگرشهای مذهبی در دانشجویان دختر بیش از دانشجویان پسر بود. 4- نگرشهای مذهبی بالا در مقایسه با نگرشهای مذهبی پایین، از قدرت پیشبینیکنندگی بالاتری در سلامت روان برخوردار میباشند. یافته های این تحقیق با نتایج بررسی نجف، صولتی و همکاران (1380)، و صاحبی و همکاران (1385) هماهنگ میباشد. اما نتایج بررسی شکرکن، شهنی و موحد (1383)، بیان گر عدم رابطه بین نگرشهای مذهبی و سلامت روان میباشد، لذا بررسی بیشتر و گستردهتر موضوع پیشنهاد میشود.
پیشنهادات:
با توجه به اهمیت نگرشهای مذهبی در بهداشت روانی توصیه میشود، تحقیق در سطحی وسیعتری صورت گیرد.
مقایسه رابطه نگرشهای مذهبی و سلامت روان بین دانشجویان فنی- مهندسی، پزشکی و علوم انسانی نیز از توصیههای محققین میباشد.
ص: 149
منابع:
1- مطهری، مرتضی (1375)، انسان و ایمان، قم: انتشارات صدرا.
6- سلطانیان ع، بحرینی ف، نمازی س، امیری م، قائدی ح، کهن غ (1383). بررسی وضعیت سلامت روانی دانشآموزان دوره متوسطه استان بوشهر و عوامل مؤثر بر آن در سال تحصیلی 83- 1382. دو فصلنامه طبّ جنوب. دانشگاه علوم پزشکی بوشهر. سال 7 (2):
173- 182.
7- نور بالا اع، محمد ک (1378). طرح ملّی سلامت و بیماری در ایران. تهران: انتشارات وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی.
8- غباری بناب، باقر؛ خدایاری فرد، محمد؛ شکوهی یکتا، محسن و علی علی نقی فقیهی (1380)، (رابطه توکل به خدا با اضطراب و صبر و امیدواری در شرایط ناگوار در دانشجویان دانشگاه تهران)، ارائهشده در اولین همایش نقش دین در بهداشت روانی، تهران، 27- 24 آذرماه، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران.
9- رمضانی ولی اللّه، نوابینژاد شکوه و بوالهری جعفر (1376)، بررسی ارتباط جهتگیری دینی درونی و بیرونی با سلامت روانی پیروان سه دین زرتشت، مسیح و اسلام)، ارائهشده در اولین همایش نقش دین در بهداشت روانی، تهران، 27- 24 آذرماه، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران.
ص: 150
مجموعه مقالات قرآن و طب ج4 199
10-
Goldberg D, Hiller VF. Ascaldversion of general Questionnaire psychological medicine. 9791: 931 - 541.
11- آرین، خدیجه (1377). بررسی رابطه دینداری و رواندرستی ایرانیان مقیم کانادا. پایان نامه دکتری، دانشگاه علامه طباطبایی.
12- نجفی، مصطفی، صولتی، کمال و نوری قاسمآبادی، ربابه (1380). بررسی رابطه میان نگرشهای مذهبی، مهارتهای مقابلهای و سلامت روانی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد.
13- صاحبی، لیلا، آیت اللهی سید محمد تقی (1385). بررسی وضعیت سلامت روانی در کارکنان بیمارستانهای شیراز. افق دانش؛ مجله دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی گناباد دوره 12؛ شماره 4.
14- شهنی، منیجه، موحد، احمد و شکرکن، حسین. (1383). بررسی رابطه بین نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز. سال یازدهم. شماره 1 و 2. ص 34- 19.
ص: 151
ارتباط بین افسردگی و نگرش نسبت به امور مذهبی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1387
اشاره
هدی احمری طهران «1»، دکتر اکرم حیدری «2»، دکتر احمد کچویی «3»
مریم مقیسه «4»، آزاد ایرانی «5»، تهمینه دادخواه تهرانی «6»
چکیده:
اهداف:
امروزه افسردگی علت اصلی ناتوانی در سراسر دنیا محسوب میشود و شیوع آن در تمام عمر برای مردان 15 خ و برای زنان 25 خ گزارش شده است. پژوهشهای مختلف بیانگر این مساله است که بهره جستن از رویکردهای مذهبی، نقش کارآمد و موثر در درمان اختلالات روانی دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین افسردگی با نگرش نسبت به امور مذهبی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، تحلیلی 250 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم توسط 3 پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، افسردگی بک و نگرش نسبت به امور مذهبی مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری کایدو، من ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنیداریp >0 /50 توسط نرمافزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج:
8/ 44 خ از نمونههای مورد پژوهش بدون افسردگی، 2/ 37 خ افسردگی خفیف، 8/ 14 خ افسردگی متوسط، 8/ 0 خ افسردگی شدید و 4/ 2 خ افسردگی خیلی شدید داشتند.
______________________________
(1). مربی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی قم. Email: ahmari 9299 I yahoo. com
(2). استادیار، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی قم.
(3). استادیار، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی قم.
(4). دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده توانبخشی.
(5). دانشجوی کارشناسی پرستاری دانشکده پرستاری مامایی قم.
(6). مربی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی قم.
ص: 152
همچنین براساس مقیاس مذهبی 82 خ از نمونههای مورد پژوهش نگرش مثبت و 18 خ دارای نگرش منفی بودند. در این میان بین افسردگی و نوع نگرش ارتباط آماری معکوس و معنیداری مشاهده شد. بهطوریکه با افزایش نگرش مثبت، افسردگی کاهش مییافتp >0 /20)
نتیجهگیری:
با توجه به تاثیر مثبت باورها و اعمال مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیتها در برنامهریزی اقدامهای بهداشت روانی به خصوص در مورد جوانان توصیه میشود.
واژههای کلیدی:
افسردگی، نگرش، امور مذهبی، دانشجویان.
مقدمه:
اعتقاد کامل بر این است که تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمیتوان منکر شد که سلامتی در زمره بالاترین نعمتها است. از آنجاییکه انسان موجودی 4 بعدی و شگفتانگیز بوده و از پیچیدگیهای فراوانی برخوردار است و علاوه بر ابعاد جسمانی، اجتماعی و معنوی واجد بعد روانی هم میباشد، بنابراین سلامت روان از مقولههایی است که از بدو زندگی انسان با وی همراه بوده است (1). زندگی بشر در طول تاریخ با مشکلات و نابسامانیهایی همراه بوده که بشر را دچار رنج و عذاب نموده است.
عصر حاضر با توجه به رشد جمعیت و پیچیدگی نظام زیست انسانها، نه تنها از این امر مستثنی نبوده بلکه با بحرانها، مشکلات و بیماریهای متعدد و بیشتری مواجهه است. تنها با نگاهی گذرا به آمارهای موجود در مورد اختلالات روانی میتوان به چگونگی مسائل و مشکلات پی برد (2). طبق آمارهای موجود تقریبا 9/ 1- 1 خ از کل جمعیت آمریکا به اسکیزوفرنی مبتلا هستند و بیش از نیمی از تختهای بیمارستانی به اینگونه بیماران اختصاص یافته است. از سوی دیگر اختلالات اضطرابی نیز درصد بالایی (15 خ) از افراد جامعه آمریکا را دربرگرفته است (3). امروزه غالب صاحبنظران بر این باورند که مذهب آثار بلاشکی بر سلامت جسم و دیگر ابعاد زندگی بشر دارد که البته در میان ادیان الهی، دستورات اسلام پیرامون بهداشت جسم و روح و سایر امور کاملترین فرامین است و از
ص: 153
نظر روانشناسان مسلم و قطعی است که اکثر بیماریهای روانی که ناشی از ناراحتیهای روحی و تلخیهای زندگی است، در میان افراد غیر مذهبی بیشتر دیده میشود. افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی و محکم داشته باشند از این بیماریها مصونتر هستند. ازاینرو یکی از عوارض زندگی عصر ما که در اثر ضعف ایمان مذهبی پدید آمده است، افزایش بیماریهای روانی و عصبی میباشد (4). در این مورد بنیامین راش (1813- 1745) پدر روانپزشکی در امریکا به مطالعات مذهبی اهمیت داده و میگوید: مذهب آنقدر برای پرورش و سلامت روح آدمی اهمیت دارد که هوا برای تنفس. همچنین یونگ (1933) در فعالیتهای رواندرمانی خود، دریافت که اعتقاد مذهبی میتواند موجب بالا بردن یکپارچگی و معنا دادن به شخصیت فرد گردد و متوجه شد تمام افرادی که مبتلا به بیماری روانی شدهاند، فاقد استواری و انسجامی که اعتقاد مذهبی قادر است به افراد بدهند، بودند. لذا اعتقادات مذهبی بهعنوان عنصری فرهنگی و یک نیاز درونی میتواند زمینهساز برخی ویژگیهای شخصیتی و خلقی در افراد باشد (5).
دوران نوجوانی، مرحله بحران عاطفی و اجتماعی است. شخصی که از مرحله جوانی خوبی برخوردار نباشد مسلما از زندگی سالم و با نشاط در دوره پیری برخوردار نخواهد شد (6).
و از سوی دیگر ورود به دانشگاه رویداد مهم و بسیار حساس در زندگی نیروهای کارآمد و فعال جوان در هر کشوری بهشمار میرود، که غالبا با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و فردی آنها همراه میباشد. در کنار این تغییرات، باید به انتظارات و نقشهای جدیدی نیز اشاره کرد که همزمان با ورود به دانشگاه در دانشجویان شکل میگیرد. برخی از آنان به سرعت خود را با این شرایط جدید انطباق داده، با انعطافپذیری مناسب تغییرات بوجود آمده را میپذیرند و با حفظ سلامت روان خود، موفقیتهای لازم تحصیلی را کسب میکنند. لیکن برخی دیگر قادر به سازگاری و انطباق موثر نبوده و قرار گرفتن در چنین شرایطی برای آنها فشارزا و نگرانکننده بوده، عملکرد و بازدهی آنها تحت تاثیر قرار میگیرد (7). آشنا نبودن بسیاری از دانشجویان با محیط دانشگاه، جدایی و دوری از خانواده،
ص: 154
عدم علاقه به رشته قبولی، ناسازگاری با سایر دانشجویان در محیط خوابگاه و کافی نبودن امکانات رفاهی و اقتصادی و مشکلاتی نظیر آنها، از جمله شرایطی هستند که میتوانند مشکلات و ناراحتیهای روانی را در دانشجویان بوجود آورده باعث افت عملکرد تحصیلی در آنها شوند (8). بدیهی است که دانشجویان از حساسترین اقشار جامعه هستند و بسیاری از آنان، مدیران و برنامهریزان آینده خواهند بود و تا حدود زیادی سلامت روان جامعه به سلامت روانی آنها بستگی دارد لذا این پژوهش در نظر دارد با بررسی ارتباط بین اعتقادات مذهبی با افسردگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مسئولین و برنامهریزان آموزشی، فرهنگی دانشگاه قرار دهد تا زمینه ارتقاء سطح سلامت روان دانشجویان فراهم آورد.
روش بررسی:
در این مطالعه توصیفی، تحلیلی 250 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم توسط 3 پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، افسردگی بک و نگرش نسبت به امور مذهبی مورد بررسی قرار گرفتند. معیار بررسی افسردگی، پرسشنامه استاندارد افسردگی بک شامل 21 عبارت با 4 حالت بود. که براساس پاسخ نمرات 0، 1، 2، 3 امتیازدهی شد و در نهایت از 0 تا 63 امکان کسب نمره بود و سپس با محاسبه نمره نهایی کسبشده توسط نمونههای مورد پژوهش تعیین افسردگی گشت بدین صورت که:
نمره 9- 0-" بدون افسردگی"، نمره 19- 10-" افسردگی خفیف"، نمره 29- 20-" افسردگی متوسط"
، نمره 39- 30-" افسردگی نسبتا شدید" و نمره 63- 40-" افسردگی شدید" در نظر گرفته شد.
پرسشنامه سوم، پرسشنامه پیشساخته نگرش سنجی مذهبی بود که توسط آذربایجانی و همکاران اعتبارسنجی و تعیین روایی و پایایی گشته بود. پرسشنامه شامل 61 عبارت نگرشی در تمام ابعاد اعتقادی بود و نمونههای مورد پژوهش با انتخاب یکی از پاسخهای" کاملا موافقم"،" موافقم"،" مخالفم"،" کاملا مخالفم" نگرش خود را مشخص میکردند
ص: 155
. و سپس براساس میانگین و انحراف معیار بدستآمده نگرش کسبشده به 2 دسته" نگرش مثبت" و" نگرش منفی" تقسیم شد.
دادهها با استفاده از آزمونهای آماری کایدو، من ویتنی، ویلکاکسون و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنیداریp >0 /50 توسط نرمافزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج:
نتایج نشان داد نمونههای مورد پژوهش از نظر سنی بین 18 تا 37 سال با میانگین 42/ 21 و انحراف معیار 75/ 2 سال بودند. اکثریت (6/ 31 خ) در رشته پرستاری و 2/ 51 خ در مقطع کارشناسی و 6/ 85 خ در دوره روزانه مشغول به تحصیل بودند. از نظر ترم تحصیلی اکثریت (4/ 36 خ) در ترم سوم تحصیل میکردند. از لحاظ جنسیت اکثریت دختر (64 خ) و به لحاظ مذهب شیعه بودند (98 خ). همچنین 86 خ مجرد و 90 خ بدون شغل بودند. و نیز 85 خ نمونههای مورد پژوهش دارای والدین در قید حیات بودند که در میان نمونههای مورد پژوهش که والدین زنده نداشتند 6/ 11 خ بدون پدر و 8/ 4 خ بدون مادر بودند. میزان تحصیلات پدر اکثریت نمونههای مورد پژوهش (6/ 33 خ) دانشگاهی و میزان تحصیلات مادر (22 خ) دیپلم بوده است. به جهت رتبه تولد در خانواده اکثریت نمونههای مورد پژوهش فرزند اول بودند. همچنین 6/ 51 خ در خوابگاه سکونت داشته و 4/ 40 خ دارای گروه خونیO بودند.
یافتهها مبین آن بود که 8/ 44 خ از نمونههای مورد پژوهش بدون افسردگی، 2/ 37 خ دارای افسردگی خفیف، 8/ 14 خ افسردگی متوسط، 8/ 0 خ افسردگی نسبتا شدید و 4/ 2 خ افسردگی شدید داشتند.
در مورد گزینههای پرسشنامه افسردگی بک، پاسخها نشان داد که 6/ 25 خ غمگین، 6 خ تحمل زندگی نداشتند، 86 خ به آینده امیدوار، 4/ 84 خ بدون احساس ناکامی، 6/ 51 خ مانند گذشته از زندگی رضایت داشتند، 6/ 65 خ گاهی در زندگی احساس گناه میکردند، 4/ 46 خ از خود ناراضی بودند، 6/ 83 خ اصلا به خودکشی فکر نمیکنند و 2/ 1 خ اگر بتوانند خودکشی میکنند
ص: 156
، 8/ 36 خ نسبت به گذشته کم حوصلهتر شدند، 58 خ مانند گذشته مردم را دوست دارند، 8/ 50 خ احساس میکردند که جذابیت گذشته را ندارند، 2/ 47 خ بیشتر از گذشته خسته میشوند و 76 خ میل به جنس مخالف در آنان تغییر نکرده است.
در مورد ارتباط افسردگی با متغیرهای مداخلهگر نتایج بیانگر آن بود که بیشترین افسردگی در رشته بهداشت محیط (5 خ)، در مقطع کارشناسی (8/ 50 خ)، دوره شبانه (8/ 2 خ)، در دختران (5/ 2 خ)، بیوه (100 خ)، در قید حیات بودن والدین (8/ 2 خ)، مادر با تحصیلات ابتدایی (5/ 6 خ)، پدر با تحصیلات خواندن و نوشتن (4/ 15 خ)، در محل سکونت شخصی (7/ 3 خ) وجود داشت.
در این رابطه آزمون آماری کایدو ارتباط آماری معنیداری بین میزان افسردگی با هیچیک از متغیرهای مداخلهگر نشان نداد(p< 0 /50) .
همچنین یافتهها نشان دادند که اکثریت نمونههای مورد پژوهش (82 خ) دارای نگرش مثبت نسبت به امور مذهبی و 18 خ دارای نگرش منفی بودند.
در رابطه با سنجش نوع نگرش نسبت به امور مذهبی یافتهها نشان داد که بالاترین نگرش مثبت مربوط به عبارت" مردم باید تعلیم قرآن را راهنمای زندگانی خود قرار دهند" با 2/ 99 خ بود. همچنین به ترتیب عبارات به" خدای یگانه ایمان دارم و او را میپرستم"" کسانی که کارهای نیک انجام میدهند، پاداش الهی برایشان محفوظ است"" دین اسلام کاملترین برنامهها را برای سعادت انسان ارائه کرده است"" مایل هستم شناخت خود را از آفریدگار جهان بیشتر کنم" با 8/ 98 خ، 98 خ، 6/ 97 خ، 2/ 97 خ از بیشترین اولویت پاسخها برخوردار بود. در همین خصوص کمترین درصد نگرش مثبت به عبارات" در هر موفقیتی مهمترین عامل را سعی و توان خود میدانم" با 4/ 20 خ و" برای دفاع از آزادی باید اعتقادات مذهبی را در افراد تعدیل کرد" با 8/ 28 خ تعلق گرفت.
در رابطه با نوع نگرش نسبت به امور مذهبی با متغیرهای مداخلهگر نتایج بیانگر آن بود که بیشترین نگرش مثبت در رشته مامایی (8/ 95 خ)، در مقطع تحصیلی کاردانی (7/ 84 خ)، در
ص: 157
دوره شبانه (2/ 97 خ)، در دختران (3/ 86 خ)، در ترم تحصیلی هفت و نه (100 خ)، در گروه متاهلین (3/ 85 خ)، در گروه بیکار (7/ 82 خ)، والدین آنان در قید حیات نبودند (8/ 83 خ)، تحصیلات مادر با مدرک دیپلم (1/ 89 خ) و تحصیلات پدر با مدرک ابتدایی (9/ 90 خ)، فرزند اول خانواده (2/ 88 خ) و محل سکونت از نوع منزل شخصی (9/ 89 خ) بوده است.
در این رابطه آزمون آماری کایدو ارتباط آماری معنیداری بین نوع نگرش نسبت به امور مذهبی با متغیرهای دوره تحصیلی(P - 0 /800) و جنس(P - 0 /20) ارتباط آماری معنیداری نشان داد.
بحث: از جمله تغییرات مهم دوران جوانی را میتوان افسردگی نام برد. در این پژوهش 8/ 44 خ دانشجویان بدون افسردگی و 2/ 55 خ از درجات مختلفی از افسردگی رنج میبردند که نتیجه حاضر تا حدودی با دیگر مطالعات مشابه انجام گرفته در این زمینه مطابقت داشته است. در این راستا کریم اللهی و آقا محمدی در پژوهش خود به منظور تعیین ارتباط بین افسردگی و اعتقادات مذهبی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال 1379، نشان داد که بیشترین درصد نمونههای مورد پژوهش (31/ 44 خ) دارای خلق طبیعی و 69/ 55 خ دارای درجاتی از افسردگی بودند. که 82/ 15 خ افسردگی متوسط و 76/ 10 خ افسردگی شدید داشتند
(9). که در مطالعه حاضر میزان افسردگی نسبتا شدید و شدید کمتر از مطالعه فوق بوده است.
درحالیکه پژوهش حاضر بین میزان افسردگی با متغیرهای مداخلهگر هیچ ارتباط آماری معنیداری را مشاهده نکرد، اما در برخی از تحقیقات این ارتباط با برخی از متغیرها دیده شده است. در این راستا سلیمانیزاده و همکاران در پژوهش خود بر روی 299 دانشجوی مشغول به تحصیل در بندرعباس به اختلاف معنیداری از جهت میزان افسردگی در دو جنس دختر و پسر دست نیافتند
ص: 158
(10). درحالیکه رشیدی زاویه در بررسی خود به منظور تعیین میزان افسردگی در دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی زنجان به ارتباط آماری معنیداری بین میزان افسردگی با جنس، سن، ترم تحصیلی، تعداد خواهران و برادران، وجود بیماری عمده جسمی و یا روحی در خودشان ارتباط آماری معنیداری دست یافت. بهطوریکه میزان افسردگی در دختران 2 برابر پسران و در گروه سنی کمتر از 22 سال تقریبا 2 برابر سن بالای 22 سال بود (11). در کتب مرجع شیوع بیشتر افسردگی در فاصله 40- 20 سالگی ذکر شده است (12). لیبن لافت (1997) مینویسد، افسردگی یک بیماری گسترده و آسیب زنندهای است که هرزن و مرد را تحت تاثیر قرار میدهد اما زنان افسردگی را تقریبا به نسبت 2 برابر بیشتر از مردان تجربه میکنند (13). همچنین در تحقیق گودبی و کوریچ بر روی 912 دانجوی ساکن در سیدنی استرالیا مشخص شد که افسردگی در زنان بطور معنیداری بیشتر از مردان بود (14). در ارتباط با افسردگی با متغیر رشته تحصیلی با اینکه در برخی مطالعات میزان افسردگی در برخی از رشتهها بیشتر بوده است اما ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشده است (15) و (16). در این مطالعه نیز بیشترین میزان افسردگی در رشته بهداشت محیط دیده شد. که شاید به علت عدم تناسب کاری نوع رشته با جنسیت باشد. چرا که در مطالعه حاضر جمعیت افراد مونث نیز بیشتر بوده است.
در مطالعه حاضر بیشترین میزان افسردگی در دانشجویان مقطع کارشناسی بود. که شاید این شیوع به علت ابهام در آینده شغلی و یا دشواری ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر باشد.
همچنین بیشترین درجات مختلف افسردگی در متاهلین بیشتر از مجردین وجود داشت که این موضوع با اکثر مطالعات متفاوت بود. بطور مثال در پژوهش قریشیزاده و نوری که بر روی 215 دانشجوی مختلف پزشکی در ترمهای مختلف در سال 1378 انجام شد، میزان افسردگی در دانشجویان مجرد فراوانتر از دانشجویان متاهل بود (17).
این پژوهش نشان داد که اکثریت نمونههای مورد پژوهش (82 خ) از نگرش مثبتی نسبت به امور مذهبی برخوردار بودند. که این موضوع ناشی از وجود اعتقادات مذهبی بالا در
ص: 159
دانشجویان میباشد که خود ناشی از حاکم بودن ارزشهای دینی و فلسفی اعتقادی حاکم بر جامعه اسلامی و زمینههای فرهنگی جامعه است. همچنین آزمونهای آماری ارتباط معکوس و معنیداری را بین میزان افسردگی و اعتقادات مذهبی نشان دادند. بهطوریکه با افزایش نگرش مثبت میزان افسردگی کاهش مییافت. در مطالعات گوناگون نیز به اهمیت نیروی مذهب به جهت پیشگیری از بسیاری از بیماریهای روحی روانی و آسیبهای جدی اجتماعی اشاره شده است. در یک مطالعه جامع با یک سال پیگیری که در کشور هلند انجام شد به این نتیجه رسید، در افرادی که ایمان مذهبی قوی یکی از سه عامل مهم زندگی بوده تنها 38 خ در معرض افسرده شدن قرار دارند (در مقایسه با کسانی که چنان اهمیتی برای اعتقادات مذهبی قائل نشدهاند) و حتی در بین کسانی که مبتلا به افسردگی شدند سریعتر از بیماری بهبود حاصل نمودند (18)
در این رابطه آزمون آماری کایدو ارتباط آماری معنیداری بین نوع نگرش نسبت به امور مذهبی با متغیرهای دوره تحصیلی ارتباط آماری معنیداری نشان داد. در این راستا بیرک داسی نیز در پژوهش خود گزارش داده که بیماران زن بطور مشخصی نمرات اعتقاد مذهبی بالاتری نسبت به بیماران مرد داشتند (19). در مطالعه ظهور و توکلی که در سال 1380 در کرمان انجام شد نیز اعتقادات مذهبی در دانشجویان دختر بیشتر بود (20).
پیشنهادات: نتایج پژوهش حاضر بیانگر ارتباط مثبت بین نگرش نسبت به امور مذهبی و افسردگی بود. لذا میتواند رهنمودی برای برنامهریزان و مسئولین دانشگاههای کشور باشد تا در برنامهریزی آموزشی خود جهت دانشجویان بر اعتقادات مذهبی در بهداشت روان تاکید بیشتری نمایند و در مشاوره برای دانشجویان با مشکلات روانی از عنصر راهبردی مذهب استفاده بهینهای نمایند.
منابع:
ص: 160
( (1)- طهماسبیپور، نجف. کمانگری، مرتضی. بررسی ارتباط نگرش مذهبی با میزان سلامت روان در گروهی از بیماران بیمارستانهای شهدای هفتم تیر و مجتمع رسول اکرم (ص).
پایاننامه جهت اخذ دکتری پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی ایران، 1375.)
( (2)- صالحیخواه، علی. بررسی مقایسهای بین میزان و شدت افسردگی دانشجویان. نشریه علمی دانشکده پرستاری و مامایی اصفهان، شماره 2، زمستان 171، صفحه 15- 10.)
( (3)-
Otong, De Borah. Psychiatric Nursing: Biological and behaviors concepts. W. B, Sounders Com 5991.
) ( (4)- انصاری پ. بررسی رابطه بین سلامت روانی و نگرشهای مذهبی در بین دانشجویان 20 تا 30 ساله. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه اسلامی رودهن 1374.)
( (5)- جلیلوند، م. بررسی رابطه نماز با اضطراب در دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، سال دوم، شماره 8، صفحه 62- 61.)
( (6)- اسلامی، الف. شجاعیزاده، د. بررسی میزان افسردگی و رابطه آن با نگرش فرد نسبت به مذهبی بودن در دانشآموزان سال آخر دبیرستانهای اسلام شهر، طب و تزکیه، 1378، صفحه 34- 29.)
( (7)-
Rettec, SI. Cultural differences and similarities in cognitive appraisals and emotional responses. New school for social research: Dissertation abstract international. 9991, 903 - 413.
) ( (8)-
chological separation and adjustment to college. Journal of counseling Psychology, 8991, 63: 682 - 492. Lapsley, D l. Psy
) ( (9)- کریم اللهی، منصوره. آقا محمدی، معصومه. بررسی ارتباط بین اعتقاد مذهبی و افسردگی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل سال 1379. اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان. 27 لغایت 30 فروردین 1380.)
ص: 161
( (10)- سلیمانیزاده، لاله. آقا ملایی، تیمور. تعیین ارتباط افسردگی و نگرش نسبت به امور مذهبی در دانشجویان دانشکده پرستاری، مامایی و بهداشت بندر عباس در سال 1379 مجله رهآورد دانش، سال پنجم، شماره دوم، تابستان 1381، 15- 11)
( (11)- رشیدی زاویه، فریبا. بررسی میزان افسردگی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی زنجان، 1379. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان، شماره 36، پاییز 1380، 54- 44.)
( (12)- کاپلان و سادوک. خلاصه روانپزشکی. ترجمه دکتر فرزین رضاعی، ویراست دهم، سال 2007، صفحه 130- 87.)
( (13)-
Leibenluft E: Issue in the treatment of women with bipolar illness: Journal of chinical psychiatry. 7991; 51( 85 ): 5 - 11
) ( (14)-
Godbey Kl, Courage MM: Stress management program: intervention in nursing student performance anxiety. Areh psychiatr nurse. 4991 Jun 8( 3 ): 091 - 9
) ( (15)- امینی، ف. بررسی میزان شیوع اضطراب و افسردگی و تاثیر آن بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان. مجله دانشگاه علوم پزشکی لرستان، 1377، 8- 2)
( (16)- عرفانی، آ. بررسی افسردگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قزوین. مجله دانشگاه علوم پزشکی قزوین، 1372، 20- 11)
( (17)- قریشینژاد، س. بررسی شیوع افسردگی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران. پایاننامه دکتری عمومی دانشگاه علوم پزشکی ایران، 1378، 17- 2.)
( (18)- رحیمی کیان، فاطمه و همکاران. فراوانی و شدت افسردگی و ارتباط آن با نگرش مذهبی در دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان کرج 1382. فصلنامه دنا، دوره 1، شماره 2، پاییز 1385.)
( (19)-
Dossey, B. Help your patient break free from anxiety. Nursing 6991; pp: 25 - 145
)
ص: 162
( (20)- ظهور، علیرضا. توکلی، علی. وضعیت نگرش مذهبی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان، سال 1380. مجله علمی پژوهشی ارمغان دانش، 1380، 52- 45.)
ص: 163